| 
				 
				 
				 
				
				  
				
				
				
				یهودیت مذهب است یا بهتر، بر گرفته از فراماسونری است ؟ 
				
				
				آیا یهودیت یک دین است یا بیشتر شبیه فراماسونری است ؟ 
				 
				
				
				وان کلینگنبرگ 
				Vaughn Klingenberg 
				از VT 
				سوال جدی و دشوار قدرت - حقیقت را می پرسد که باعث 
				می شود روشن کند، هر کارخانۀ استثماری که خود را به عنوان 
				یک آژانس حقوق بشر معرفی کند.  
				
				
				 توسط :  وان 
				کلینگنبرگ 
				Vaughn Klingenberg 
				ترجمۀ : مهدی شهرتی   
				
				
				
				  27 
				اوت 2023 
				
				
				          
				
				
				  
				
				VT
				پاکسازی قومی فلسطینیان توسط 
				آمریکا و اسرائیل را محکوم می کند. 
				 
				
				
				280 میلیارد دلار مالیات دهندگان آمریکایی از سال 1948 در عملیات 
				پاکسازی قومی و اشغال آمریکایی-اسرائیلی، 150 میلیا رد دلار به 
				صورت "کمک" مستقیم و 130 میلیارد دلار در قراردادهای «تهاجمی» 
				سرمایه گذاری کرده اند.  منبع 
				: سفارت اسرائیل، واشنگتن دی سی و وزارت امور خارجۀ آمریکا. 
				 
				
				
				 (فرا-ماسونری 
				franc-maçonnerie
				از لحاظ لغوی :
				
				franc 
				یک گروه و یا خلقی از آلمانی ها است و 
				maçonnerie 
				استاد-سازنده م.ش) 
				
				
				به عبارت دیگر، یهودیت، به معنای متعارف، به خودی خود یک دین نیست، 
				بلکه بیشتر منشعب شده ای از خانوادۀ فراماسونری است. 
				 
				
				
				یهودیان دوست دارند ادعا کنند که یهودیت یک دین است و تا حدودی با 
				مسیحیت متفاوت است، اما ارائۀ چنین ادعایی حداقل نادرست است. 
				
				
				ادیان متعارف مانند مسیحیت و اسلام، مذاهب رسمی هستند. به عبارت 
				دیگر اگر مجموع خاصی از اعتقادات را تأیید کنید، شما عضو آن مذهب 
				یا حد اقل زیر مجموعه آن مذهب، به عنوان مثال، یک کاتولیک رومی یا 
				یک لوتری، هستید.
 
				
				
				از سوی دیگر، یهودیت یک فرقه ژنیتیکی ارثی و نژاد پرستانه است. به 
				عبارت دیگر، شما یهودی بدنیا می آیید. ربطی به چیزی که شما ادعا می 
				کنید ندارد. به همین دلیل تناقضی با یهودی آته (معتقد به مذاهب 
				نیست) ندارد. درواقع بخش قابل توجهی از یهودیان اتئیست هستند، با 
				این حال آنها هنوز هم می توانند خود را یهودی بخوانند زیرا نسبت 
				نژادی دارند.  
				
				
				
				  
				
				
				یکی دیگر از تفاوت های یهودیت و ادیان موسوم که از خاورمیانه 
				سرچشمه می گیرد این است که یهودیان به طور سنتی به زندگی پس از مرگ 
				اعتقاد ندارند. هیچ زندگی پس از مرگ وجود ندارد که در آن خیر پاداش 
				و بد مجازات شود. برای یهودیان، این زندگی کنونی تمام چیزی است که 
				وجود دارد. بنابراین، آنها بر دستیابی به موفقیت در دنیای کنونی، 
				اینجا و اکنون تمرکز می کنند. 
				
				
				این امر، غیر اخلاقی بودن یهودیت را، حداقل نسبت به غیر یهودیان، 
				نیز توضیح می دهد. یهودیان به طور سنتی غیر یهودیان را مادون انسان 
				می دانند. بنا براین، تعهدات اخلاقی که یهودیان نسبت به یکدیگر به 
				عنوان انسان های واقعی دارند، در مورد غیر یهودیان مادون انسانی 
				صدق نمی کند.  
				
				
				فریبکاری، دوزکاری، بی صداقتی و حتی قتل علیه غیر یهودیان مادون 
				بشر مجاز است، زیرا آنها بهتر از حیوانات، احمق صرف نیستند، یا 
				اینطور که تفکر یهودی می گوید. 
				
				
				
				  
				
				
				یهودیان، مانند ماسون ها، خود را یک نژاد استاد می دانند و هرکسی 
				خارج از قبیلۀ آنها اهمیتی ندارد. این رفتار در یوم کیپور 
				Yom Kippour
				(زمانی که یهودیان در سراسر جهان کول ندره 
				Kol Nidre 
				را تأیید می کنند) رمز گذاری شده است یک عهد و پیمان عملی درسال 
				جدید است که به موجب آن یهودیان به طور پیشگیرانه از هر گونه قول 
				یا سوگندهایی که ممکن است در طول آن بدهند، انکار کنند. بداخلاقی و 
				نیرنگ نعمت آشکاری برای یهودیان در یوم کیپور است. خوشبختانه چنین 
				چیزی نه در مسیحیت و نه در اسلام وجود دارد. 
				
				
				مرکز یهودیان،  
				«کنیسه»، نام عمومی محل تجمع یهودیان، به طور قابل توجهی از یونانی 
				به معنای صرفاً «یک خانه تجمع» و نه «محل عبادت» ترجمه می شود. در 
				اینجا، یهودیان صداقتی مرموز نشان می دهند. مانند فراماسون ها، 
				کنیسه ها مانند لوژهایی هستند که در آن ها حد اقل نه لزوماً، عبادت 
				انجام نمی شود. 
				
				
				یکی از اهداف مهم یک کنیسه، مانند یک لوژ فراماسونی، فراهم کردن یک 
				مکان شبکه ای برای یهودیان است، که در آن افراد مطلع داخلی با 
				یکدیگر همکاری می کنند تا شغل خود را رشد دهند و یا به طور کلی 
				اهداف گروه قوم گرا را پیش ببرند. این کار می تواند آشکارا یا 
				پنهان انجام شود.  
				
				
				به عبارت دیگر، کنیسه های ماسونی به عنوان جوامع شبه توطئه گر، شبه 
				مذهبی، خود ترویجی متقابل و ترویج گروه، که در آن اعضا مخفیانه و 
				علناً در زنجیرۀ بوروکراسی بالا می روند تا زمانی که کنترل نهاد 
				مورد نظر را بدست گیرند، چه می خواهد نهاد دمکراتیک، حکومت، سیستم 
				بانکی، رسانه ها (در هر مرحلۀ جایگشت شان)، بازار سهام، موسسات 
				مالی و... غیره می خواهد باشد. 
				     
				
				
				هر چیزی که یهودیت ماسونی هدف قرار می دهد، می تواند نفوذ کند و 
				تصرف کند. یهودیت، به عنوان یک به اصطلاح «دین»، در واقع فقط پوششی 
				است برای پنهان کردن هدف واقعی خود به عنوان یک جامعه توطئه آمیز 
				برای پیشرفت متقابل خود و گروه است. 
				
				
				اعتقاد به خدا داشتن. یهودیت و فراماسونری هر دو از روکش دین 
				استفاده می کنند. فراماسونری (franc-maçonnerie) 
				مستلزم اعتقاد به خدا، نا محدود، است و در صورتیکه مسیحیت و اسلام 
				به خدای جهانی و خوب اعتقاد دارند، یهودیت – برعکس – اعتقاد به 
				خدای قومگرایی و خدایی که شر را، 
				
				 حداقل 
				تا آنجا که بی جهت است، تشویق می کند. – یهودیان درواقع، در اصل، 
				یهودیانی که اته (فاقد مذهب) نیستند، مثل فرامسونری، معتقد به 
				لوسیفر به عنوان خدای والا هستند. این حقیقت فقط برای ماسون هایی 
				که به درجۀ 33 می رسند آشکار می شود. 
				
				
				فراماسونری درواقع غرق در نمادگرایی یهودی است. 
				
				
				به عنوان مثال، هیرام، اولین سازندۀ معبد در اورشلیم (به دستور 
				پادشاه سلیمان)، از پدر و مادری بت پرست و یهودی بدنیا آمد. هیرام 
				را بنیانگذار محترم فراماسونری می دانند. در همین راستا، جایزه 
				هیرام بالاترین افتخاری است که می توان به یک استاد ماسون (غیر از 
				استاد لژ) اعطا کرد. 
				
				
				
				  
				
				
				هیرام ابیف که بود ؟ برجسته ترین شخصیت در فرامسونی. 
				
				
				دو ستونی که، درورودی لوژ های ماسونی یافت می شوند، بوعزBoaz
				
				
				 ( ستون سمت چپ) و جاچینJachin
				
				
				 (ستون سمت راست) هستند. 
				این دو ستون یاد آور دو ستونی است که در مقابل معبد سلیمان در 
				اورشلیم بر پا شده بود (1 شاه 7 : 15-22 و 41-42). هر دو نام عبری 
				است. بوعز دومین شوهر یهودی روت 
				Ruth 
				بود و نام او به معنی «قدرت» است و جاچین Jachin 
				یهودی بود که یعقوب 
				Jacob 
				را به مصر همراهی کرده است؛ نام او از «یعقوبJacob» 
				گرفته شده است و به معنای «او تأسیس می کند». 
				
				
				 همانطور که از این مثال 
				سریع، می بینیم، نماد شناسی یهودی برای فراماسونری بنیادین است، 
				موارد بسیار بیشتری از این وجود دارد. مثل فراماسون ها، یهودیان 
				نیز انواع مختلفی از شناسایی رمزی مجازی را انجام می دهند. بنا بر 
				این ، و به همان صورت فراماسون ها «دست دادن» مخفی خود را دارند، 
				برای مثال، یهودیان از جابجایی های مختلف علامت 
				V 
				(که از «نشان یهودی 
				Kohanim 
				» گرفته شده است) به عنوان وسیله ای برای شناسایی رمزمجازی بین 
				یهودیان بسته شده، استفاده می کنند. 
				
				
				(جا دارد در اینجا اضافه کنیم، حداقل به صورت گذرا این 
				B’nai B’rith، 
				یک سازمان مخفی و اسرارآمیز- متافیزیک در دفاع از منافع 
				یهودی-اسرائیلی که هیچ عضو غیر یهودی نمی گیرد، را ذکر کنیم. این 
				درست است که غیر یهودیان می توانند داوطلب شوند یا به 
				B’nai B’rith 
				کمک مالی کنند، اما  
				نمی توانند عضو واقعی بشوند.)  
				
				
				بنا براین چگونه یهودیت از نظر تاریخی به یک جامعۀ (سازمان) شبه 
				مخفی تبدیل شده اند ؟ 
				من فقط می توانم حدس بزنم، اما فرضیۀ من این است که از 
				آنجایی که در دنیای باستان، فلسطین در تقاطع سه قاره اروپا (از نظر 
				مترجم اروپا قاره حساب نمی شود. منظور غرب است. م.ش)، آسیا و 
				آفریقا قرار داشت - برای امپراتوری های مختلفی که در آنجا جمع شده 
				بودند، اهمیت استراتژیک زیادی داشت، اسرائیل باستان قطعاً نیروی 
				انسانی خامی برای به چالش کشیدن یا دفاع از خود در برابر همسایگان 
				قدرتمند تر امپراتوری خود نداشت، بنابر این به جای شکست دادن یک 
				دشمن از بیرون، در میدان نبرد، داراهای بزرگ یهودی تصمیم گرفت 
				دشمنان خود را از درون، از «مرکز» به اصطلاح شکست دهند. 
				
				
				یهودیان به کشاورزان مالیات دهنده، فروشندگان برده، بوروکرات ها، 
				کاتبان، تاجران، صرافان گرانبها ... و غیره تبدیل شدند و با 
				استفاده از ارتباطات خود در دیاسپورا (پراکندگی) آنها توانستند 
				شبکه های جاسوسی بین المللی یهودی را به نخبگان حاکم ارائه دهند که 
				در حوزۀ آنها نیز وجود داشتند. 
				برای همین، آنها تکنیک های تاکتیکی خود را برای نفوذ و 
				مشارکت در بوروکراسی های مستقر توسعه دادند، و این استراتژی تا به 
				امروز بسیار خوب، به جامعه یهودی، خیلی عالی خدمت کرده است. اینها 
				همان تاکتیک هایی است که امروزه فراماسون ها برای ارتقای مخفیانه 
				یکدیگر  در زنجیره 
				بوروکراتیک استفاده می کنند تا زمانی که به خوبی در رده های بالای 
				یک سازمان، نهاد یا یک ارگانیسم تثبیت شوند. 
				 
				
				
				این مشخص است، چگونه یک ملت یا یک نهاد می تواند خود را در برابر 
				نفوذ یهودی – ماسونی محافظت کند ؟  
				از نظر سیاسی، دموکراسی که به راحتی توسط تاکتیک های سری 
				یهودی – ماسونی و عوامل آن، باید توسط یک حکومت از طریق بخت آزمایی 
				و یا قرعه کشی جایگزین شوند، قابل نفوذ و زیر و رو شود. به این 
				ترتیب، داده های اجتماعی یک کشور به طور نسبی در کنگره نمایش داده 
				شود. 
				
				
				بنابر این، به عنوان مثال، در یک حکومت به قید قرعه، حدود 50% از 
				نمایندگان زن، 35% از اقلیت ها، 15% از طبقۀ فقیران، 10% غیر 
				دگرجنسگرا و بخصوص کمتر از دو درصد یهودی خواهند بود. یهودی-ماسون 
				ها به طور کامل از خدمات عمومی حذف نمی شوند، اما نفوذ آنها به شدت 
				محدود شود. 
				
				
				درواقع، من توصیه می کنم که همۀ افرادی که به عنوان معرف در یک 
				مجمع قرعه کشی انتخاب می شوند، تحت مجازات تعقیب کیفری بسیار شدید، 
				ملزم به افشای عضویت خود در همۀ سازمان ها و انجمن ها، مخفیانه یا 
				به عنوان یهودی یا عضو انجمن، سازمان، به عنوان مثال فراماسونری 
				قرار گیرند. 
				
				
				در پایان، همانطور که همۀ اینها به ما نشان می دهد، به عبارت دیگر، 
				یهودیت دیگر نباید یک دین تلقی شود و هرکسی که ادعا می کند این یک 
				دین است باید فوراً
				
				
				او را از این عقیدۀ اشتباه آگاه کرد. 
				
				
				یهودیت، درواقع، بیشتر یک جامعه و یا سازمان مخفی توطئه آمیز است، 
				مانند شاخۀ آن فراماسونری و باید آن را در آینده چنین درنظر گرفت. 
				به طور مشخص همه چیز را خلاصه کنیم : یهودیت، در اصل، یک جامعه و 
				یا سازمان عمومی مخفی و پنهان از دیدها است. 
				CQD 
				(علامت خطر در الفبای مورس است. م.ش) 
				
				
				فراماسونری 
				
				franc-maçonnerie، 
				آموزش ها و عملکردهای نظم برادری (مختص مردان) ماسونها آزاد و 
				پذیرفته شده، بزرگترین انجمن مخفی در جهان – یک مجمع متعهد به 
				سوگند، که اغلب اختصاص به رفاقت، انضباط اخلاقی و کمک متقابل، که 
				حد اقل بعضی از مراسم خودش را پنهان می کند، آداب و رسوم و یا 
				فعالیت ها برای عموم اختصاص دارد (انجمن های مخفی لزوماً عضویت و 
				یا وجودشان را پنهان نمی کنند). 
				
				
				فراماسونری که باپیشروی امپراتوری بریتانیا گسترش یافت، در جزایر 
				بریتانیا و در سایر کشورهایی که از امپراتوری سرچشمه می گرفتند 
				محبوب ترین درمیان مردم باقی مانده است. 
				
				
				تخمین تعداد اعضای فراماسونری در سراسر جهان در اغاز قرن بیست و 
				یکم از حدود دومیلیون تا بیش از شش میلیون متغییر بود. 
				 
				
				
				
				  
				
				
				فراماسونری : لوژ بزرگ و متحد انگلستان (اینجا درباریان سلطنت) 
				
				
				فراماسونری از صنف سنگ تراشان و سازندگان کلیساهای جامع قرون وسطی 
				سرچشمه می گیرد. با کاهش ساخت کلیساها، برخی از لوژهای ماسونی 
				درعملیات (کار) شروع به پذیرش اعضای افتخاری برای تقویت تعداد در 
				حال زوالشان کردند.از طریق برخی از این لوژها، فراماسونری سمبولیک 
				یا قابل سو استفادۀ (spéculative) 
				مدرن گسترش پیدا کرد، که آنها، به ویژه در قرن های هفدهم و هیجدهم، 
				مناسک ها (آداب، رسوم، عبادت، نیایش) و زینت های نظم مذهبی گذشته و 
				گروه برادری جوانمردانه را پذیرفتند. در سال 1717، اولین لوژ بزرگ، 
				انجمنی از لوژها در انگلستان تأسیس شد. 
				
				
				فراماسونری تقریباً از زمان پیدایش خود با مخالفت قابل توجهی از 
				سوی ادیان سازمان یافته، به ویژه کلیسای کاتولیک رومی، و از سوی 
				دولت های مختلف، مواجه شد. فراماسونی یک نهاد مسیحی نیست، اگرچه 
				اغلب با آن اشتباه گرفته می شود. فراماسون بسیاری از عناصر یک دین 
				را در خود دارد؛ آموزش هایش اخلاقیبت را توصیه می کند، نیکوکاری و 
				اطاعت از قانون کشور را توصیه می کند. 
				در اکثر سنت ها، متقاضی پذیرش، باید یک مرد بالغ باشد و همۀ 
				متقاضیان نیز باید به وجود حق تعالی و جاودانگی روح اعتقاد داشته 
				باشد. در عمل، برخی از لوژها به تعصب یهودیان، کاتولیک ها و 
				غیرسفید پوستان متهم شده اند. 
				
				
				به طور کلی، فراماسون در کشورهای لاتین، کسانی را جذب کرده است که 
				عقاید مذهبی را زیر سوال می برند یا مخالف روحانیون هستند (نگاه 
				بزنید به ضد روحانیت)، در حالی که در کشورهای آنگلوساکسون عضویت آن 
				عمدتاً از سفید پوستان 
				پروتستان است. سنت مدرن فرانسوی، که در قرن نوزدهم تأسیس شد 
				و به عنوان هم-فراماسونی یا حق انسانی 
				Le Droit Humain، 
				شناخته می شود، هم زنان و هم مردان را می پذیرد. 
				
				
				در اکثر لوژها، در اکثر کشورها، فراماسون ها به سه درجۀ مدرک 
				آموزشی اصلی تقسیم می شوند : شاگرد وارد شده، کارآموز و استاد 
				ماسون. در بسیاری از لوژها، درجات زیادی وجود دارد – گاهی اوقات به 
				هزار – که بر سه بخش اصلی قرار گرفته اند؛ این ویژگی های سازمانی 
				از کشوری به کشور دیگر یکسان نیست. 
				
				
				  علاوه بر بدنه های اصلی 
				فراماسون برگرفته از سنت بریتانیایی، تعدادی گروه های فرعی نیز 
				وجود دارند که عمدتاً جنبۀ اجتماعی یا تفریحی دارند و در فراماسونی 
				جایگاه رسمی ندارند، اما اعضای خود را از سطوح بالاتر سازمان می 
				کشند. آنها به ویژه در ایالات متحده رایج هستند. از جمله کسانی که 
				به خاطر فعالیت های خیریه خود شناخته شده اند، می توان به نظم 
				قدیمی اشراف عرب، عبادتگاه عارفانه ("Shriners 
				سازمان فرا ماسونری آمریکای شمالی") اشاره کرد. 
				
				
				در بریتانیا و برخی از کشورهای دیگر لوژهای جداگانه ای برای زنان 
				در نظر گرفته شده است. علاوه براین، زنان مرتبط با استادهای ماسون 
				می توان بهOrder 
				of Eastern Star 
				
				 بپیوندند که برای زنان و 
				مردان آزاد است. پسران می توانند به 
				Order of DeMolay 
				یا Order of 
				Builders 
				بپیوندند. و دختران می توانند به نظم (Order) 
				دختران ایوب یا نظم رنگین کمان بپیوندند. 
				
				 
				
				
				ماسون های انگلیسی  
				از وابستگی به هر یک از سازمان های تفریحی یا انجمن های شبه ماسونی 
				با مجازات تعلیق، منع شده اند.  
				
				
				 
				
				
				 برای جستجوی بیشتر : 
				
				
				
				
				   
				
				
				  
				
				
				
				آمریکا تحت حاکمیت تالمود : آیا این چیز خوبی است ؟
				  
				
				
				
				تالمود آمریکا را با مهارت هدایت می کند و کشور ما در حال تغییر 
				است. برخی از افراد ممکن است از تغییرات راضی و برخی ناراضی باشند. 
				مستقیماً به سراغ تالموت برویم تا ببینیم قوانین آن چگونه بر زندگی 
				و فرهنگ ما تأثیر می گذارد. به شما توصیه می کنیم انشاهای زیر را 
				به ترتیب بخوانید. 
				  
				
				
				
				تالمود نازل شد. ادبیات نفرت نژاد پرستانه. 1. مقدمۀ تورات 
				و تالمود 
				 
				
				
				
				تالمود نازل شد. 2. نفرت نژاد پرستانه نسبت به غیر یهودیان 
				و نسبت به عیسی و مریم 
				 
				
				
				
				تالمود نازل شد. قسمت 3. غیر یهودیان انسان نیستند، نسل 
				کشی، نژاد پرستی، پدوفیلیا، حیوان دوستی و .... 
				
				
				 
				
				
				
				تالمود نازل شد. یهودیان باید با گویم 
				
				Goyim 
				اینگونه رفتار کنند. 
				 
				
				
				
				فیسبوک «عیسی» را به عنوان «سخنان نفرت انگیز» حذف کرد. 
				 
				
				
				
				کوید-حقه و کلک. بحران بهداشتی که توسط تالمود مدیریت می 
				شود. 
				 
				
				
				
				اسطوره یک سنت "یهودی-مسیحی". 
				  
				  
				 |