| 
				   
				
				 
				
				
				
				چه کسانی هستند این «ناشناسان» که مظهر نظم جدید جهانی اند؟ 
				
				  
				نوشتۀ 
				:  ژان-ایو  جزکل  Jean-Yves 
				Jézéquel   ترجمه از مهدی شهرتی   
				
				
				در این مقاله، تلاش می کنم تا بطور روشن کسانیکه پشت این گروه های 
				"قدرتمند" هستند که ادعا می کنند نظم نوین جهانی خود را برما تحمیل 
				می کنند، شناسایی کنم. 
				
				
				اما قبل از اینکه بفهمیم کی چکار می کند، چه کسانی پشت این 
				یا آن سازمان است، شروع کنیم اول پازل این سازمان ها را 
				برای چیدن تا بتوانیم روشنتر ببینیم؛ تا بفهمیم چطور این عنکبوت 
				استبدادی تارش را بدون سر و صدا با تأیید نا آگاهانۀ مردم بافته 
				است ! 
				
				
				      
				                                 قسمت 
				اول    
				
				
				
				1-  
				
				
				کمیسیون سه جانبه 
				
				Commission Trilatérale
				  
				
				
				
				در ژوئیۀ 1973، جهانی گرایان یک حزب سیاسی فراملیتی، یک سازمان 
				کنترل و تصمیم گیری سیاسی، اقتصادی و پلیسی، حتی نظامی، کمیسیون سه 
				جانبه را ایجاد کردند. 
				بنیان گذاران : دیوید رکفلرDavid 
				Rockefeller، 
				هنری کیسینجر، زبیگنیو برزنسکی، همچنین ... 
				
				
				این کمیسیون خود را «مجمع جهانی متفکران» معرفی می کرده است که به 
				سرعت دیدگاه کینز 
				Keynésien
				در مورد سرمایه داری را بطور افراط عملی کند: 
				هژمنی اقتصاد چند ملیتی، 
				تسریع استثمار جهانی نیروی کار، هژمنی نظامی جهانی، (که هدف 
				ناتو است). کنترل مطلق انرژی ها و مواد خام، کنترل تغذیه ای کرۀ 
				زمین، کنترل جمعیتی جهانی، کنترل سلامتی مردم ... 
				
				
				برزینسکی یکی از اعضای برجسته باشگاه بیلدر برگ و مشاور ارشد سیاست 
				خارجی اوباما بود (2017 درگذشت). هنری کیسینجر، وزیر خارجه سابق 
				ایالات متحده، همچنین یکی از اعضای برجسته باشگاه بیلدربرگ و مهرۀ 
				اصلی سازماندهی این الیگارشی برای حکومت جهانی بود. 
				
				
				بنابر این سه جانبه 
				
				Trilatérale 
				یک "حزب سیاسی در مقیاس جهانی" است.  
				    
				 
				
				
				 فقط اعضای برجسته کشورهای 
				ثروتمند که «دمکراتیک»، «آزاد» و «پیشرفته» هستند، در مقابل با 
				نیمکره جنوبی و بلوک سوسیالیستی آن زمان، به این حزب تعلق دارند. 
				این کشورهایی که توسط سه جانبه
				
				
				Trilatérale 
				نمایندگی می شوند عبارتند از : ایالات متحده آمریکا، کانادا، 
				بریتانیا، اتحادیه اروپا، ژاپن و اسرائیل («محور خیر»). 
				
				
				بر اساس فهرست رسمی این حزب جهانی، سه جانبه
				
				
				Trilatérale 
				424 عضو دارد. 87 نفر شهروند آمریکا هستند. یازده عضو کمیسیون سه 
				جانبه 
				
				Trilatérale 
				به تیم دولت اوباما منصوب شدند : تیم گیتنر 
				
				Tim Geithner، 
				سوزان رایسSusan 
				Rice 
				
				، ژنرال جیم ل جونز 
				Jim L. Jones 
				
				، توماس دونیلون 
				
				
				Thomas Donilon  پل وولکر 
				
				 Paul Volke 
				امیرال دونیس س. بلر 
				
				 miAral Dennis C. Blair،  کورت م. کامبل 
				Kurt M. Campbell، 
				جیمز استنبرگJames 
				Steinberg 
				
				، ریجارد هاسRichard 
				Haass 
				
				، دنیس روسDennis 
				Ross 
				
				، ریچارد هولبروک Richard 
				Holbrooke 
				
				. از طرف ترامپ و اکنون بایدن، همه چیز  در مورد سه جانبه  
				مبهم تر شده است. 
				
				
				از سال 1973، این کمیسیون سه جانبه 
				
				Trilatérale 
				در جلسات عمومی
				
				
				شان برای بحث و تصمیم گیری در مورد مسیر حرکت، در سیاست جهانی 
				تشکیل شده بود. سیاست ها بر اساس اجماع اعضای آن تصمیم گیری شد. 
				اینها سپس آنچه را که در اجماع ثابت شده بود اعمال کردند. 
				
				
				روی هشتای آخر رئیس بانک جهانی، شش رئیس به سه جانبه 
				
				Trilatérale 
				تعلق داشتند. اوباما و بایدن به کنار، هر رئیس جمهور و معاون رئیس 
				جمهور آمریکا از زمان کارتر، متعلق به سه جانبه 
				
				Trilatérale 
				بودند. «بیش از نیمی از وزرای خارجه ایالات متحده و سه چهارم وزرای 
				دفاع» نشان می دهد که «پروژه سانسور شده» سال 2011
				 (پروژه سانسور شده، یک 
				نشریه سالانه در قالب کتاب است که اطلاعات پنهان شده توسط سیستم 
				رسانه ای جهانی را جمع آوری می کند. او در سال 1976، پس از ماجرای 
				واترگیت به دنیا آمد.)، متعلق به کمیسیون سه جانبه 
				
				Trilatérale 
				بود. 
				
				
				در طول مدت 2009 – 2012، سه جانبه 
				
				Trilatérale 
				با گسترش مشارکت اعضای خود بر موضوع حکمرانی جهانی متمرکز شد. 
				اعضای ژاپنی به گروه آسیا و اقیانوسیه تبدیل شد اند که شامل افرادی 
				از چین و هند آمدند. شخصیت هایی از مکزیک به گروه آمریکای شمالی 
				(ایالات متحده آمریکا و کانادا) پیوستند. در مورد گروه اروپا نیز 
				با پیوستن کشورهای جدید به اتحادیه و ادغام تدریجی در ناتو به 
				گسترش خود همچنین ادامه می دهد.  
				
				
				همه این نخبگان در سه جانبه 
				
				Trilatérale
				جمع می شوند، در مورد سیاست های مشترک ما تصمیم می 
				گیرند. فکر می کردیم انتخاب افرادی که اراده مشترک مردم رأی 
				دهندگان، را اجرا می کنند، رأی می دهیم، انتخاب می کنیم. همه اینها 
				توسط این مقامات عالی به پست های فرماندهی منصوب می شوند که با 
				سیستم انتخاباتی رابطه ندارند،  قطع 
				اتصال می شوند. به همین دلیل که اتحادیۀ اروپا در این وضعیت کنونی 
				بی حرکتی و انسداد کامل، تحت دستورات از خارج آمده، چونکه ارادۀ 
				مردم اروپا برای یک سیاست مشترک باید شکسته می شد، زیرا با 
				اختیارات نخبه گرایانه سه جانبه 
				
				Trilatérale
				که در جنگ شدید علیه هر شکلی از سوسیالیسم نا 
				سازگاری دارد. 
				
				
				آنها اعضای سه جانبه هستند که بحران مالی، بحران اقتصادی، امنیت 
				کشورها و گروه های کشورها، سیاست خارجی اروپا و سایر گروه ها، 
				تروریسم، در گیری در اوکرائین را می چرخانند و دستکاری می کنند... 
				منافع انحصاری که نباید وجود داشته باشد به لطف سه جانبه دائمی می 
				شود : برای مثال، قراردادهای کرایسلر/ فیات و طرح ایمنی مالی که 
				توسط دولت اوباما انجام شد، توسط گایتنر 
				
				Geithner 
				از سه جانبه سازماندهی شده بوده است. لوکاری موننتزمولوLuca 
				di Montezemolo 
				
				 رئیس فیات یکی از اعضای
				
				
				 Trilatérale
				است. همۀ رهبران ارشد اتحادیۀ اروپا به سه جانبه
				
				
				 Trilatérale 
				تعلق دارند. کارتر، که اولین رئیس جمهور آمریکا بوده به سه جانبه 
				تعلق داشته است، در سال 1976، ایالات متحده را در تیررس دائمی این 
				کمیسیون سه جانبه قرار داد که خط مشی مشترک گروه حکومت جهانی را 
				تعیین کند. طبق آنچه "پروژه سانسور شده" می گوید، شهروندان آمریکا 
				یی مانند اروپایی ها هیچ چیز در مورد این وضعیت نمی دانند. 
				
				
				زبیگنیو برزنسکی 
				
				Zbigniew Brezinski 
				در سال 1971 در کتاب خود نوشت : 
				
				 
				
				
				        
				
				
				«بین دو عصر...» : «دولت ملی، به عنوان واحد بنیادی زندگی سازمان 
				یافته انسان، دیگر نیروی خلاق اصلی نیست : بانک های بین المللی و 
				شرکت های فراملیتی، به همان معنایی که این اصطلاحات قبلاً برای 
				دولت ملی به کار می رفتند، اکنون دیگر بازیگران و معماران اصلی 
				هستند.»  
				
				
				         
				نمیشه واضح تر از این گفت !  
				
				
				اکنون این گروه های مالی بین المللی و شرکت های فراملیتی هستند که 
				در مورد همه چیز تصمیم می گیرند و بزور، خلق را به روش خود در 
				مسیری می رانند، هرچه خواستۀ این مردم می خواهد باشد!
 
				
				
				(شرکت های خصوصی  در 
				گذشته فقط بصورت اداری عمل می کردند. شرکت های خصوصی هیچگاه مرز و 
				یا کشوری نداشته اند.آنها آنچنان بزرگ شدند که نه تنها بصورت اداری 
				عمل می کنند بلکه حکومت هم می کنند و احتیاج به حکومتی هم ندارند، 
				چونکه حکومت را خود بوجود می آورند. این حکومت نه سر دارد و نه ته. 
				نه مرزی می شناسد و نه کشوری. مهدی شهرتی ) 
				
				
				البته همه روئسای بزرگ رسانه های بزرگ، متعلق به سه جانبه هستند! 
				به همین دلیل است که اطلاعات ضروری برای شرطی (محیطی) کردن افکار 
				عمومی فیلتر، تحریف و دستکاری می شود که بدون آگاهی از آن، «جهت 
				درست» سیاسی را که تصمیمات مشترک این کمیسیون سه جانبه ارائه می 
				دهد، اتخاذ می کند. 
				
				
				برای اطلاع از جزئیات نام این رهبران رسانه ای که بخشی از سه جانبه 
				هستند، کتاب پاتریک وود 
				
				Patrick Wood 
				: "سه جانبه بر فراز واشنگتن" را بخوانید که به صورت رایگان در 
				اینجا قابل دانلود است : 
				
				https://www.AugustReview.com
				 
				
				
				همچنین می توان در این سایت اطلاعات زیادی در مورد هژمونی سه جانبه 
				یافت. شما همچنین می توانید "پروژه سانسور شده" سال 2011 را 
				ببینید.  
				  
				
				
				
				
				1-  
				
				
				وانگارد/ بلک روک 
				
				Vanguard/BlackRock 
				
				
				عنکبودتی که در قلب این تار نشسته است و آن، وانگارد/بلکروک 
				
				 Vanguard/BlackRockاست. 
				
				
				(مراجعه کنید به مقالات در 
				
				mondialisation.ca، 
				از 21 اکتبر 2022 تا 29اکتبر 2022 :
				 
				
				
				Black Rock 
				: یک مشکل بزرگ برای بشریت 
				؛     
				 
				 تا سال 2028، بلک روک و وانگارد مالک "تقریباً همه چیز" خواهند شد
				؛    
				 
				 
				 
				بلک 
				راک 3 : استراتژی جهانی 
				؛      
				 
				 بلک روک 
				4 : یک مشکل بزرگ برای بشریت.           
				 چه کسی پشت بلک راک است...؟
				 ) 
				
				
				این تشبیه عنکبوت فقط یک قیاس است فقط همین، زیرا عنکبوت ها برای 
				تعادل اکولوژیکی بسیار مفید هستند، در حالی که این نوع نهاد غارتگر 
				مالی هیچ نوع فایده ای ندارد، زیرا از ایده مکمل بودن سرچشمه نمی 
				گیرد، اما از رویه "درنده خواری" اجتماعی، اراده شدید خود محور، 
				تمامیت خواه، جنایتکار... عمل می کند. 
				
				
				افرادی که در پشت این 
				صورت فلکی قدرتمند قدرت مالی هستند، در طول زمان باشگاه های 
				(کلوب های) خیلی بسته،  سازمان 
				های مخفی تشکیل داده اند، که وقت خود را صرف پیدا کردن عضو، 
				کشاندن، آموزش دادن و مستقر کردن افرادی که بتوانند «رهبر» سیاسی 
				شوند، بشکلی که می خواهند و آن را یواش یواش، حتی با دستکاری و حقه 
				و کلک انتخابات، بر رأس ملت ها سوار کنند تا خدمات خوب و وفاداری 
				آنها را تضمین کنند! 
				
				
				تنها هدف این عنکبوت مالی این است که از هر چیزی که می تواند در 
				تار آن بیافتد با لذت شکار کند تا از نظر مالی باز هم بزرگتر شود. 
				پول اجازه قدرت، کنترل، دوام قدرت در دستان چند نفر ... را می دهد. 
				تمام بهانه های دیگری که برای مشروعیت بخشیدن به نظم نوین جهانی 
				مطرح می شود، فقط خاک روی چشم است... 
				
				
				 واقعیت این سازمان 
				غارتگر، شامل بدست گرفتن مالکیت شرکت ها، بانکها و دولت ها، تصمیم 
				گرفتن در مورد
				
				
				 چیزی که باید قوانین کار، 
				زندگی، غذا و هرچیزی که "شرایط زندگی" روزانه برای میلیاردها نفر 
				انجام می دهد، بازنشستگی، کجا، کی، چطور، بهداشت و سازمان درمانی 
				برای حذف راحت «بی فایده ها» ... 
				
				
				وانگارد/بلک روک 
				
				Vanguard/BlackRock 
				در حال حاضر مالک تمام شرکت های دارویی بزرگ و تمام رسانه های اصلی 
				برای کنترل مطلق ابزاری برای تسلط آنچه می خواهند است ... 
				 
				
				
				همه چیز در داخل بازی می شود زیرا سرمایه گذار خارج از آن وجود 
				ندارد : همۀ سرمایه گذاران صاحب یکدیگر هستند ! 
				هرچه در دست تعداد بیشتری است باید به اجبار دست عدۀ کمتر 
				برسد!  1% از جمعیت 
				جهان مالک 99% کالاها هستند ... (گزارش اکسفام و بلومبرگ، 16 
				ژانویه 2023، 
				
				 https://www.oxfam.org/fr)
				 
				
				
				از طریق همین الگریتم های علا الدین، بلک روک 
				
				BlackRock 
				فعالیت های بورس را خودش با ادارۀ تمام نوسانات آن به دلخواه خود 
				کنترل می کند. دیگر نیازی به معامله گران نیست. این سیستم متشکل از 
				سه بازیگر مالی که به تنهایی 15 برابر کک 
				
				CAC 40 
				را به طور کامل در اختیار دارد ... در واقع نظم جهانی جدید است که 
				در واقعیت وجود دارد و خود را بر همه تحمیل می کند.
				  
				
				
				ژاک اتالی 
				
				Jacques Attali 
				در کتاب «آینده زندگی» در سال 1981 نوشت : 
				 
				
				
				         
				در آینده، این موضوع در مورد یافتن راهی برای کاهش جمعیت 
				خواهد بود. ما با پیران شروع می کنیم، زیرا «انسان به محض اینکه از 
				60 تا 65 سال گذشت، بیشتر از آنچه تولید می کند عمر می کند و برای 
				جامعه گران تمام می شود» (صفحۀ 273). بعد ضعیف ها سپس بی فایده ها 
				که چیزی برای جامعه به ارمغان نمی آورند، و بالاتر از همه در نهایت 
				احمق ترین، زیرا تعداد آنها بیشتر و بیشتر خواهد شد. یک اتانازی و 
				یا مرگ آسانی که این گروه ها را هدف قرار می دهد؛ اتانازی در همه 
				موارد باید ابزار اساسی جوامع آیندۀ ما باشد. (صفحۀ 274)». 
				
				
				         
				"... البته ما نمی توانیم مردم را اعدام کنیم یا اردوگاه 
				درست کنیم... بهشان حالی خوایم کرد که از شرشان راحت می شویم برای 
				اینکه به نفع خودشان است... (صفحۀ 273)" 
				 
				
				
				         
				چیزی را پیدا خواهیم کرد یا باعث آن می شویم، یک بیماری همه 
				گیر که افراد خاصی را هدف قرار می دهد. یا نه یک بحران اقتصادی 
				واقعی، ویروسی که پیرها یا چاق ها را تحت تأثیر قرار دهد، هرچه می 
				خواهد باشد، ضعیفان تسلیم مرگ خواهند شد، افراد ترسو و احمق باور 
				خواهند کرد و تقاصای آن را خواهند کرد. ما مراقبت می کنیم که درمان 
				خوب پیش رود، درمانی که راه حل خواهد بود. انتخاب احمق ها خود بخود 
				به این صورت انجام خواهد شد : آنها خودشان به مسلخ خواهند رفت! " 
				(همچنین)  
				
				
				در این زمینه، پزشکانی که ما می شناسیم باید به طور اجباری لغو 
				شوند، زیرا آنها دیگر نمی توانند همه این بیماری ها را که در همه 
				گیری های متوالی به طور داوطلبانه ایجاد می شوند درمان کنند : آنها 
				باید با ماشین ها، روبات هایی جایگزین شوند که قادر به « نظارت بر 
				سلامت ما باشند. که مواظب خیر و صلاح ما خواهند بود و ما به نفع 
				خودمان برده خواهیم بود » (صفحۀ 272) 
				
				  
				
				
				ژاک آتالی
				
				
				Jacques Attali 
				
				 می گوید مسئله پول است، 
				زیرا عنکبوت در مرکز تار می خواهد رشد کند و تا ابد گنده شود، فقط 
				برای این کار وجود دارد. برای «نخبگان» این زباله های جهانگرا، 
				خیری که می توان به جامعه آورد پول است، مادیات است. انسانها هیچ 
				چیز دیگری برای کمک به جامعه ندارند! 
				
				
				در 4 اکتبر 2019، ژاک آتالی
				
				
				Jacques Attali 
				
				 جرأت کرد در ماریان
				
				
				Mariane 
				(مجلۀ فرانسوی، م.ش)
				
				
				 اعلام کند که «استقلال 
				حکومتی به معنای یهودستیزی (منظور لغت 
				
				Antisémitismeاست. 
				م.ش) بود ! به این معنا که تا چه حد جهانی گرایان حاضرند برای بی 
				اعتبار کردن حاکمیت ها دست به هر کاری بزنند، حتی با استفاده از 
				این نوع باج خواهی که ارزش این را دارد، به همه نشان دهد که جهانی 
				گرایی مستقیماً از ایدئولوگ های یهودی می آید که آن را ترویج 
				کردند... با نوشتن چیزهاییکه همین الان خوانده ایم، می توان فکر 
				کرد که ژاک آتالی سخنان نازی های دهۀ 1940 را نقل می کند : فرقی 
				نمی کند!»    
				
				
				برای انگل مالی وانگارد/بلک روک 
				
				Vanguard/BlackRock
				و ذهنیت حرامزاده اش، معنویت
				
				
				، فلسفه، خرد، دانش انسانی، نیات درونی در تمام اشکال آن هیچ علاقه 
				ای ندارند : تنها چیزی که توجه اش را دو قطبی (چپ و راست. م.ش) می 
				کند، این است که بتواند هیولا را در قدرت غنی سازد که شده است و 
				انحصار هرچه بیشتر قدرت را برای خودش مطمئن کند! 
				
				
				وانگارد/بلک روک 
				
				Vanguard/BlackRock 
				: بازیگران واقعی این سازمان مالی چه کسانی هستند؟ انحصار رتشیلد 
				کورپوراسیون 
				
				Rothschild Investment Corp؛ 
				هلدینگ ادموند روتچیلد 
				
				Edmond de Rothschild Holding؛ 
				خانواده اورسینی 
				
				Orsini؛ 
				خانواد بوش؛ خانوادل سلطنتی بریتانیا؛ خانوائه دوپونت 
				
				DuPont، 
				مورگان ها 
				
				Morgan؛ 
				خانواده واندربیلت 
				
				Vanderbit؛ 
				خانوادآ راکفلر 
				
				Rockfeller... 
				آنها بطور مشخص کسانی هستند که ریسمان را می کشند ... 
				
				
				                                       
				
				
				قسمت دوم   
				
				
				
				1-     
				
				
				مجمع جهانی اقتصاد داووس 
				Davos 
				
				 The 
				World Economic Forum (WEF)
				
				
				 
				
				
				
				 اکنون 
				همه بنیاد کلاوس شواب 
				
				Klaus Schwab 
				را می شناسند.  WEF
				(FEM 
				به زبان فرانسه) در ژانویه 1971 ایجاد شد. همچنین کلاوس شواب بود 
				که در سال 2004 مدرسه "رهبران جوان جهانی" (Young 
				Global Leaders) 
				را ایجاد کرد تا سران آینده کشورهای تحت کنترل نظم نوین جهانی را 
				آموزش دهد. او همچنین یکی از اعضای مدیریت گروه بیلدربرگ بود. 
				 
				
				
				مثال رهبر جوان جهانی (Young 
				Global Leaders) 
				مکرون به ویژه گویا است.  
				
				
				مکرون پروژه 
				
				ASTRID
				 را در 
				سال 2019 متوقف کرد: این پروژه شامل مطالعه روی رآکتور هایی بود که 
				زباله های رآکتورهای هسته ای دیگر را بازیافت می کردند... بدیهی 
				بود که این پروژه با منافع عنکبوت جهانی سازگار نبود، زیرا فروش 
				برنامه های آلاینده (آلودگی) با قیمت های گزاف را اجازه نمی داد! 
				ماکرون، مطیع در شکل بندی رهبر جوان جهانی، دستورات اربابان جهان 
				گرای خود را به زیان آشکار فرانسه و فرانسوی ها عمل می کرده که 
				برای شکارچیان مافیایی این انگل های مالی هیچ نیستند... 
				 
				
				
				یکی دیگر از موسسات جدید این بود که مسئول شناسایی جوانان با ویژگی 
				های لازم برای تضمین جانشینی و آموزش در مدرسه «رهبران جهانی جوان» 
				بود : این «جامعه فارغ التحصیلان 
				
				YGL Alumni Community 
				» است.   
				  
				
				
				 در همان فهرست ثیت شدۀ، 
				ایجاد انجمن های مخفی، انجمن فابیان 
				
				Fabian Society 
				نیز قصد داشت به مدارس و دانشگاه ها نفوذ کند تا مدیران اجرایی 
				دولتی آینده را آموزش دهد، همیشه با همان هدفی که مدرسه رهبران 
				جوان جهانی دنبال می کرد.   
				
				
				(جان گرین 
				
				John Green، 
				انجمن فابیان
				 
				
				
				Fabian Society، 
				مستقر کردن نظم بین المللی جدید 
				
				در بئاتریس 
				
				Béatrice 
				و سیدنی وبSidney 
				Webb 
				
				، چاپ سنت رمی 
				
				Saint-Rémi، 
				2015)  
				 
				
				
				یکی دیگر از انجمن های مخفی که بخشی از این سازمان است، "میز گرد
				
				
				The Round Table" 
				است که توسط رودزمیلنرRhodes-Milner
				
				
				، مورگان 
				Morgan 
				
				، لازارد
				
				
				Lazard 
				
				، راکفلرRockefeller
				
				
				 ایجاد شده است ... میز 
				گرد 
				The Round Table 
				هنوز فعال است. 
				
				 
				
				
				
				1-     
				
				
				سازمان ملل گزارش های کینزی 
				
				Kinsey 
				را در مورد جنسی سازی زودهنگام کودکان
				
				
				منتشر کرد که تفاوت های فرهنگی، رویکردهای معنوی ملل، تاریخ خاص 
				آنها، حافظه آنها را از بین می برد و در نتیجه باعث انحراف دولت 
				هایی می شود که این دستورالعمل ها گزارش هایی که توسط بنیاد راکفلر 
				تأمین می شود را اجرا می کنند. از 10 سالگی، کودک باید همه چیز را 
				در مورد اعمال جنسی بزرگسالان، از جمله اعمال انحرافی، بداند... 
				
				
				در این زمینه، جنایتکاران اپشتاین 
				
				Epstein 
				و 
				
				Cie 
				شرکا شکوفا می شود و همه ما می دانیم که فلاکت حاکم در این مورد، 
				به طرز مفتضحانه ای توسط تفاله های صاحب قدرت در سراسر غرب منحط در 
				دستان منحرفانی که آن را به جهنم تبدیل کرده اند، مورد سو استفاده 
				قرار می گیرد ... 
				
				
				ووکیسم 
				
				Wokisme، 
				به معنای مخالف آنچه که این کلمه ترجمه اش است، تاریکی را سوار می 
				کند که به دنبال نابودی هر چیزی است که ویژگی فرهنگی غرب را در کل 
				می سازد و بیش از هرچیز خواهان بیداری افرادی نیست که در خدمت خدای 
				پول و آرمان هستند!  
				
				
				«لغو فرهنگیCancel 
				culture 
				
				» به نوبه خود به دنبال ساختار شکنی همه چیز است : نظریه جنسیت و 
				سایر پدیده های دیگر بطور گسترده توسط شرکت های فساد چند ملیتی 
				ترویج می شوند که تا پورنوگرافی کودکان 
				
				Pédopornographie
				پیش می روند. 
				
				
				https://www.francesoir.fr4/12/2022,
				
				
				 
				
				
				افراط در لذت روابط جنسی به وضوح در سراسر غرب و در مدارس جمهوری 
				ترویج می شود، بطور جدی هم همینطور است! 
				 
				
				
				برای زباله های در قدرت، باید آموزش جنسی را در مهد کودک ها و 
				مدارس ابتدایی توسعه داد! درگ کوئین ها 
				
				Drag-Queens 
				به شهرداری ها و مدارس دولتی فرستاده می شوند تا کودکان را با 
				تمایلات جنسی ترنسجندر 
				
				Transgender 
				آشنا کنند... 
				
				
				بخشنامۀ بلانکر 
				
				Blanquer
				(وزیر آموزش و پرورش فرانسه2017-2022. م.ش) تأیید 
				می کند که «کودکان ممکن است بخواهند جنسیت خود را تغییر دهند، زیرا 
				یک درصد از آنها از مشکلات مرتبت با گرایش جنسی خود رنج می برد.» 
				
				
				همۀ اینها فقط می تواند ما را به سمت اجباری جنگ داخلی سوق می 
				دهد... به نظر می رسد این افراد آرزو می کنند، می خواهند، با ظرافت 
				و آگاهانه، از قصد آماده می کنند اگرنه باید از ناخودآگاهی کامل 
				صحبت کنیم... 
				
				 
				
				
				 (سازمان تجارت جهانی 
				OMC 
				
				)؛ (سازمان جهانی هواشناسیOMM
				
				
				)؛ (سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد 
				ONUAA 
				که معمولاً فائوFAO
				
				
				 نامیده می شود)، همراه با 
				سازمان ملل که بر آنها نظارت می کند،
				
				
				این موسسات با هم چهارمین پای عنکبوت تمامیت خواهی (استثماری) را 
				تشکیل می دهند که در مرکز جهان قرار دارد. 
				 
				
				
				بنابر این، سران دولت و مقامات ارشد دولتی باید صرفاً در خدمت 
				عنکبوت مالی تمامیت خواه (استثماری) باشند. 
				 
				
				
				به همین دلیل است که عناصر این نظام دائماً قدرت را سازماندهی می 
				کنند که به هیچ وجه نمی تواند از آن فرار کرد. 
				
				
				       5-
				
				
				BRI
				(Banque 
				des règlements internationaux) 
				یا 
				
				BIS 
				(Bank 
				for International Settlements) 
				
				
				          
				آنها برای مثال هرماه در 
				
				BRI
				(بانک تسویه بین المللی) سوئیس (بال)، گرد هم می 
				آیند، این بانک بانک های مرکزی است، در جلسات فوق سری که در آن به 
				تنهایی، مطابق با دستورالعمل های سه جانبه، در مورد اقتصاد جهانی، 
				سیاست اقتصادی فقط در چارچوب منافع همین بانکداران نامشخص که پشت 
				این شرکت های مستکبر و دنیای ثروتمندشان (پلتوکراتیک = حکومت 
				ثروتمندان) پنهان می شوند تصمیم گیری می شود.
				   
				
				
				تأمین مالی نازی های رایش سوم توسط بنیاد راکفلر، بانک جی پی 
				مورگان، توسط 
				
				FED 
				یا بانک مرکزی ایالات متحده (که یک بانک خصوصی است. م.ش) و... غیره 
				تأمین می شد.  
				
				
				
				6-     
				
				
				باشگاه دولر 
				
				Dolder Club 
				
				
				این گروه در سال 1970 ایجاد شد : تمام مدیران عامل شرکت های بزرگ 
				داروسازی را گرد هم می آورد. 
				
				Dolder Grand 
				یک هتل قصری است که در جنگلی در ارتفاعات زوریخ در گوشه ای از 
				سوئیس جا دارد. باشگاه دولدر حتی از گروه بیلدریرگ محتاط تر و 
				محرمانه تر است، زیرا فقط مدیران عامل بیگ فارما را گرد هم می 
				آورد! فکر می کنید آنها مخفیانه در بارۀ چه چیزی صحبت می کنند؟ به 
				عنوان مثال، «چگونه می توانیم به دانشمندان رشوه بدهیم، به آنها 
				دهن بند بزنیم؛ یا چگونه می توانیم آنها را تهدید کنیم و مجبورشان 
				کنیم تا ساکت شوند؟»... 
				
				
				
				7-     
				
				
				بیلدربرگ 
				
				Bilderberg 
				
				
				گروه بیلدربرگ، به نوبه خود، درمیان همه این بازیگرانی است که 
				تاریخ ما را تعیین می کند، خامۀ حرمسرای سیاسی، اقتصادی و مالی 
				جهان آتلانتیک : دیوید راکفلر، رئیس 
				
				CFR 
				، بانک چیس منهتن 
				
				Chase Manhattan Bank، 
				بانک روتشیلد 
				
				Rothschild. 
				ژوزف رتینگر 
				
				Joseph Retinger، 
				بلژیکی ها اتین داوینیون 
				
				Etienne Davignon، 
				نایب رئیس کمیسیون اروپا از سال 1981 تا 1985، هرمان ون رومپوی
				
				
				Hermann Van Rompuy، 
				جایگزین او، شاهزاده برنهارد 
				
				Bernhard
				(1911-2004)، شاهزاده آلمانی ملیت هلندی گرفته، 
				عضو سابق 
				
				Reiterkorp SS
				
				
				در سال 1930، همه این روغنی های جهانی گرا، با بسیاری دیگر، نخبگان 
				باشگاه بیلدربرگ ، نامی که به این انجمن برای حکومت جهانی داده شده 
				است، در هتلی به این نام، در شهر اوستربک 
				
				Oosterbeck
				
				
				درماه مه 1954 هلند، در محل اولین ملاقاتشان تشکیل می دهد. 
				 
				  
				
				
				اعضایی که تصمیم گرفتند که آیا ون رامپوی
				
				
				Van Rompuyمی 
				تواند به عنوان رئیس شورای اروپا منصوب شود، هنری کیسینجر، 
				برزنسکی، 
				
				CFR، 
				سه جانبه 
				
				Trilatérale، 
				لارنس پاریسوت 
				
				Laurence Parisot،
				
				
				DSK،
				
				
				Minc، 
				آتالی 
				
				Attali، 
				هانری دو کستریس 
				
				Henri de Castries، 
				بن برنانکه 
				
				Ben Bernanke، 
				پل ولکر 
				
				Paul Volcker
				
				
				و مجموعه ای از سرمایه گذاران 
				بزرگ عمدتاً انگلو ساکسون ها بودند... و غیره ... هیچ کس تا 
				به حال از مردم اروپا نظر آنها را در مورد این افرادی که آنها را 
				رهبری خواهند کرد، نپرسیده است!  
				
				
				ون رامپوی 
				
				Van Rompuy
				در زمان و رودش به ریاست جمهوری اروپا اعلام کرد : 
				«سال 2009 نیز اولین سال حکمرانی جهانی با تاسیس گروه 20 در میانه 
				بحران مالی است».  
				
				
				همه این ابتکارات و تصمیمات اصلی از طریق نگاه، قضاوت، وضعیت ذهنی 
				نومحافظه کاران و فوق لیبرال، افرادی که اکثراً منتخب ما نیستند، 
				گرفته می شود! روش اروپا به طور شدید از عقاید مردم اروپا در می 
				رود : هیچ یک از ما با رای تصمیم نمی گیریم که چه کسی نمایندۀ او 
				باید باشد و اورا در این واقعیت سیاسی جهانی شدن، راه بری کند! نه 
				تنها نظر ما درمورد قانون اساسی اروپا به طور قطعی انکار شده است، 
				رد شده است، دور انداخته شده است، نابودشده است و تحقیر شده است، 
				بلکه افرادی که برای اداره ما بر ما تحمیل شده اند برای عده زیادی 
				کاملاً ناشناخته  و در 
				نقطۀ مقابل حساسیت های سیاسی متنوع اروپاهستند! چه کسی به این 
				افراد چنین قدرتی داده است ؟ چگونه است که الیگارشی مالی و تجاری 
				آنگلوساکسون به جای ما کسانی را انتخاب می کند که ما را اداره 
				کنند؟ زیرا این نظم نوین جهانی است که درواقع غرب را راه بری می 
				کند... 
				
				
				
				6-     
				
				
				 سازمان 
				بهداشت جهانیWHO
				
				
				(World 
				Heath Organisation)
				
				
				 
				
				
				
				یکی دیگر از پاهای عنکبوت است که در قلب تار قرار می گیرد. این 
				سازمان که در اصل برای توسعه سیاست کاهش جمعیت ایجاد شد، میلیاردها 
				دلار برای شرکت های بزرگ دارو سازی که متعلق به 
				
				Vanguard/BlakRock
				هم هستند ، همانطور که قیاس پای عنکبوت به وضوح 
				نشان می دهد، به ارمغان می آورد. 
				  
				
				
				WHO 
				
				: بنیاد بیل و ملیندا گیت؛ اتحاد 
				
				GAVI 
				که در آن 
				
				B&M
				قرار دارند. 
				
				Baxter International, Inc؛
				
				
				کمیسیون اروپا؛ روتاری 
				
				Rotary 
				بین المللی؛ یونیسف 
				
				Unicef، 
				حامیان اصلی برای اطمینان از ظرفیت سمی عنکبوت هستند... لازم است 
				بدانید که 
				
				WHO 
				در سال 1948 توسط راکفلر 
				
				Rockefeller 
				تاسیس شد که می خواست با استفاده از بهداشت جمعیت جهان را کنترل 
				کند. او با سایر اعضای "نخبگان" مالی معتقد بود که جمعیت انسانی 
				روی زمین بسیار زیاد است، لازم است ابزارهایی برای کاهش آن از طریق 
				اصلاح نژادی بطور دقیق سازمادهی شود، زیرا جنگ ها، حتی مرگبارترین 
				آنها، نمی توانند این "مشکل" را حل کنند. (نگاه کنید به : 
				
				
				www.mondialisation:ca – هشدار :
				
				
				
				WHO 
				و دروغ بیماری وا گیر  
				05/06/2023).  
				
				
				جهانی گرایان طرفداران ایده های لئو استراوس هستند. 
				 
				
				
				حکومت ها، همیشه متحدان ایالات متحده آمریکا، مردم خود را سرکوب می 
				کنند و به درخواست امپراتوری به همه کسانی حمله می کنند که نمی 
				خواهند از قوانین نظم نوین جهانی با الحام از لئو اشتراوس پیروی 
				کنند (عکس بالا)، نظریه پردازی شده توسط ولفوویتز 
				
				
				Paul Wolfowitz 
				و توسط ایالات متحده تحمیل شد. 
				دولت های همسو با انحراف ایدئولوژی فوق لیبرال ایالات 
				متحده، غارتگران جهان، همه بدون استثنا، توسط تفاله ها، حرامزاه ها 
				و منحرفان رهبری می شوند، افراد ناخود آگاهی که فقط تعلیم مسیحیت 
				بد را برای تحمیل قانون خود محوری یک دید منحرف و بینش جنایی سلطه 
				و تسلیم می دانند...   
				   
				
				PNAC (Project for the New American Century 
				پروژه برای قرن جدید آمریکا- 
				newamericancentury.org) که توسط پل ولفوویتز 
				
				Paul Wolfowitz 
				(عکس بالا) تصور شده بود، از لئو استراوس
				
				Léo Straussالهام گرفته بوده.  
				
				لئو استراوس
				
				Léo Strauss 
				درسال 1899 متولد شد و درسال 1973 در ایالات متحده آمریکا درگذشت. 
				 
				
				پل ولفوویتز نوشت 
				:  
				
				
				         
				"هدف اصلی ما جلوگیری از ظهور رقیب جدیدی در قلمرو اتحاد 
				جماهیر شوروی سابق یا جاهای دیگر است که احتمالاً تهدیدی مثل همان 
				نظمی است که اتحاد جماهیر شوروی قبلاً نمایندگی می کرد." (16 آوریل 
				1992)  
				
				او دوباره نوشت : 
				 
				
				
				         
				"ایالات متحده باید رهبر بدون تردید در ایجاد و تداوم «نظم 
				نوین جهانی» باشد و بتواند رقبای بالقوه را متقاعد کند که از ایفای 
				این نقش و همچنین هرگونه رفتار تهاجمی که ادعای محافظت از منافع 
				خود را داشته باشد، دست بکشد! " 
				
				ایدئولوژی 
				استروسی چیست ؟ 
				
				بحث سازماندهی 
				ادارۀ جهان با واسطه «گولم ها 
				Golems » (گولم=لغتی است که یهودیان بکار می برند. 
				موجودی افسانه ای) است که در دولتهای جهان کارگذاشته شده است. این 
				حکومت همان چیزی است که لئو استروس «پادشاهی مخفی» نامیده است. 
				عقیده او این است که هیچ قانونی یا اخلاقی نباید در این حکومت وجود 
				داشته باشد که هیچ پاسخگویی به کسی نداشته باشد : نه در برابر خدا 
				و نه در برابر شیطان. زیرا "گله" انسان هیچ است. لئو استراوس در 
				متون خود می گوید : «دستکاری، تحقیر توده ها، پرورش نژاد پرستی 
				ضروری است». استروس می گوید کل تاریخ بشر ناچیز است، «غبارکوچک و 
				ناچیز روی پوسته کیهان» و «تولد آن عملاً با ناپدید شدن آن مصادف 
				است»! 
				
				این "پادشاهی 
				مخفی" باید "از این طرح ها برای انحراف جامعه به سمت منافع غیبی 
				خود استفاده کند"... 
				
				این ایدئولوژی 
				استروسی است که از زمان جرج دبلیو بوش صد درصد الهام بخش سیاسیت 
				های آمریکا بوده است. «توسل به خدا یا ایمان تنها طعمه ای است که 
				اجازه می دهد تا توده ها را در مقیاس وسیع دستکاری کرد و به 
				این ترتیب منجر به تأیید تصمیمات غیر اخلاقی و واقعی شد!» 
				دروغ به «حقیقت» تبدیل می شود و شر به «خیر»، با «مشروعیت»، منجر 
				به رضایت مردم و تعهد کاملاً صادقانه آنها، اما به طرز نفرت 
				انگیزانه ای دستکاری شده می شود! 
				
				برای جمع بندی 
				تحلیل خود، ما 
				در بالای بالا، مثلث سه جانبه 
				Trilatérale را داریم : 
				این روحانیت عالی تک خدایی مالی است، خدمتگزاران بی قید و شرط آرمانشان و تنها 
				نمایندگان قانونیشان، داشتن قدرت نجات دهنده یا هرکسی از این محکوم 
				شدگان جهنم که حاضر به تسلیم قوانینش که با تمام توانایی، شکل 
				بردگی اش و (تنبیه جزایی) به عنوان تنها چارچوب برای محو وجود، 
				برای تمام بشریت گذرانده شده است.  
				
				درست بعد ازستاره 
				آسمانی مثلث سه جانبه 
				Trilatérale، خود را یک صورت فلکی مافیایی ظاهر می کند، بی 
				احساس، در سایه حلقه های سه جانبه کمین کرده، نامرئی، مسئول نظارت 
				کردن، دستکاری برای سو استفاده کردن، راه بری کردن، تنبیه کردن، 
				تحریم کردن، تهدید کردن، در یک کلام، دستورات قدرت عالی که لحن نظم 
				نوین جهانی و منجی موعود را بشدت اجرا می کنند. 
				 
				
				این «صورت فلکی»، 
				روحانیت بی عقل و مطیع، مسئول «عمل زشت» از ترور سازمان داده شده، 
				با هدف علم کردن افراد و گروه هایی که اطاعت را دوست داشته باشند، 
				یک نوع «عملکردی» که کاملاً وقف کاست روحانی بزرگ معبد مالی و در 
				صورت فلکی بانک هایی که در سرتاسر زمین کاشته شده اند پراکنده شده، 
				مثل زمان قیامت گیاه هرز در میان «دانه خوب»، همچنین در بعضی از 
				لوژهای مسونیک گروه های مختلف اطاعت از مافوق، تشکیل یک رابطه مفید 
				و با احتیاط، معرف «اردوگاه» رئیس پلیس پاریس 
				2019/2022 لالمان 
				Lallement به عنوان مثال.  
				
				این سازمان توسط 
				شرکت های چند ملیتی قدرتمند 
				پشتیبانی می شود، (که شامل گروه های بانکی و صنعت 
				دارو سازی که همچنین ابزاری است که نقش اساسی آن کشتار، سازماندهی 
				قتل عام «بی فایده ها»، «احمق ها»، «جایگزین شوندگان»
				 و سرکش ها در مقیاس وسیع 
				توسط "واکسن" و سایر محصولات خرامش "درساژ" و مرگ)، مخصوصاً با 
				انگیزه قانون مالی سرمایه داری، منافع قبل از هر چیز و بالا تر از 
				همه، به هر قیمتی؛ «مجتمع های صنعتی- نظامی»؛ آژانس های چند وجهی 
				مانند 
				NSA یا آژانس های «رتبه بندی اعتباری»، مودیز 
				Moody’s، استاندارد اند پورزStandard & Poor’s، فیچ 
				Fitch و اس اند پی 
				S&P با «دم دنباله دار» از شرکت های «نگهبان» بی شمار دیگر که مسئول نظارت بالا بر 
				دولت ها، سیاستمداران «در قدرت»، و خود گروه های اقتصادی و افراد 
				هم، انجام آزار و اذیت وسواس آمیز یکی از لابی گری کنه ای که 
				منحصراً به رشوه اختصاص داده می شود، است... 
				 
				
				تنها و یگانه 
				بیان ممکن، برای این نوکران نظم نوین جهانی، این «رشد» و «ریاضت» و 
				«عمل جزایی»، لذت ممنوعه و رنج بخور به دست بخورچی این روحانی 
				مخصوص به عمل تفتیش عقاید، بیش از حد لیبرال و سختگیرانۀ نو محافظه 
				کارانه است!  
				 
				
				این "کلیسای 
				شیطانی"، سواستفاده کنندگان یک درصدی از بالا را تشکیل می دهد. در 
				این یک درصد، دورویانی مانند کلاوس شواب 
				Klaus Schwab وجود دارند که خود را خدمتگزاران صلح در جهان و کوشندگان نظم مطلق برای 
				«خوشبختی که مفهوم آن منحصراً اورولی 
				Orwellienne است» می خوانند! این یک درصد از اربابان نظم نوین جهانی را شاگردان لئو استروس
				
				Léo Strauss تشکیل می دهند که آشکارا منحرف و با وقاحت تبلیق، تبعیض نژادی، نفرت، شهادت 
				داوطلبانه برنامه ریزی شده و همچنین تخریب برای ویرانی و تحقیر 
				بشریت : بندگان بی قید و شرط شر را ترویج می کنند! 
				
				قابل درک است که 
				چرا استراوسی ها که بر زندگی سیاسی آمریکا مسلط هستند، با توجه به 
				آنچه که ما درمورد ایده های لئو استراوس و شاگردانش خواندیم، هیچ 
				ابایی از تبلیق جنایتکاران اوکرو- نازی ندارند : ولفوویتز 
				Wolfowitz، بایدن، ویکتوریا نولاند
				
				Victoria Nuland، که در زمان سازمان کودتا گر میدان در کیف، تلفنی به سفیر خود آر. پیات 
				R. Pyatt گفت که او "اتحادیه اروپا را می کنمش"... این سخنرانی شایسته یک استراوسی است 
				یا شاید ندانسته تراجنسیتی خود را به جهانیان فاش می کند؟ 
				 
				
				دستور کار 2030 
				هماهنگی برای کاهش جمعیت و مبارزه با "گرمایش جهانی" است (مارک 
				گابریل دراکی 
				Marc Gabriel Draghi، روایت بزرگ به سوی مرگ کشورها- 2021-2022-2023 
				: تلفیح- شکار- انحلال،  2022 
				چاپ 
				KA).  
				
				نتیجه 
				
				عنکبوت ها هشت پا 
				دارند و ما هر هشت پا را شناسایی کردیم! اکنون که ما به وضوح در 
				این پازل سازماندهی و آنچه که این نظم نوین جهانی به طور مشخص نشان 
				می دهد می بینیم، تنها کاری که مانده این است که تصمیمات لازم را 
				بگیریم : در نهایت دمکراسی ها را ایجاد کنیم، به این معنی که خلق 
				ها هستند که فرمان می دهند و این دولت ها هستند که اطاعت می کنند.. 
				! (این سیستم، منظور روابط بین انسانها، است که این شراط را ایجاد 
				می کند و نه افکارو یا خواستۀ ما. م.ش) 
				
				پیشنهاد می کنم 
				از تور حشره شناسان برای گرفتن این عنکبوت و غرق کردنش در یک قطعه 
				رزین استفاده کنید تا همه بتوانند بی سر و صدا از هر زاویه ای آن 
				را در موزه های جدید بشریت رها شده مشاهده کنند... 
				
				راه حل های 
				مختلفی برای یه دست آوردن این نوع توری وجود دارد. همه را به تفکر، 
				به وجدان بیدار و پرورش حس تیز بین شکار بندپایان دعوت می کنم... 
				
				
				Jean-Yves Jézéquel 
				
				
				La source originale de cet article est Mondialisation.ca 
				
				  
				 |