قطعنامۀ هم یاران                                                              مهدی شهرتی
     هکرها شدیداً به این سایت حمله کرده اند. ضبط کنید. نسخه بردارید.                                                                                        
                                                                                                                                                                    

 فلسفۀ علمی یا ماتریالیسم                                                                  وقتی که علم موضع می گیرد !                                                                            دهریون 
                                                           

mehdi.shohrati@asrehamyaran.com

نوشته ها :
  درمورد این سایت 

هدف چیست؟ 

مسئله چیست ؟ 

چه باید کرد ؟

  
تفکر علمی یا تفکر منطقی

 فلسفه

علم 

 دیالکتیک

دیالکتیک چیست؟ از احسان طبری.

 متافیزیک

استثمار

تاریخ استثمار

  پول، مالکیت و مبادله

دمکراسی

 حکومت، دولت

  همبستگی، هم یاری،
همکاری،اتحاد


حکومت مدنی یا قانونی، یا عدالت اجتماعی

  طبقه بندی علمی جامعه  

شناخت و آگاهی

جامعۀ هم یاران
      یا          
کمونیسم


  بحران و رونق
 
 فتشیسم کالا

سازمان
 
 دزد  

حقوق طبیعی

  مرغ  یا  تخم مرغ

   چه حکومتی در ایران

   نبرد کیهانی اهریمن
و
اهورامزدا


 "یار دبستانی من"

 جنگ  و  صلح

  زمین و زمان از آن شما
نیست


زمان
  
پیش بسوی برابری

بدون پول!؟ چطور؟

 همۀ ما محکوم شدگان همین زمینیم

       آزادی       

در هر آفریده ای- آفریننده ای نهفته است

     بیداد

    رفقای حزب توده ایران   

  پرویز شهریاری

  عشق

   خانواده  

   ادب و بی ادب 

        نبرد با استثمار نبردی کیهانی    

نامه های ارسال شده

نامه های دریافت شده





 

 


                                     جنگ   و   صلح 

               جامعۀ استثماری بدون جنگ و صلح امکان پذیر نیست. بخاطر اینکه این تقابل در وجود استثمار نهفته است. به عنوان مثال رقابت که یکی از پایه های استثمار است بدون جنگ و درگیری امکان پذیر نیست.

               دو نوع جنگ در جامعۀ کنونی وجود دارد :

               یکی جنگهای رقابتی و به عبارت دیگر جنگ های بین استثمارگران یا تاجران، بازاریان که حتی خلقهایی را در این رابطه به نابودی کشانده اند و می کشانند.

               و جنگهای بین حقوق طبیعی که هستی انسان را تشکیل می دهد که خود قوانین و مقولات دارد و استثمار(پول، مالکیت و مبادله) که یک عامل خارجی است. به عبارت دیگر جنگ بین انسانها برای بدست آوردن حقوق طبیعی و استثمار که انسانها را بردۀ خود کرده است.

               در هر دو شکل این جنگها، استثمارگران چه مستقیم و یا غیر مستقیم دست و شرکت دارند و شرکت می کنند. هیچ جنگی خارج از این دو شکل نیست. در هر دو شکل استثمارگران مقصرند و بدون آنها جنگی وجود ندارد. هیچ موجود زنده ای حتی وحشی ترین آنها الکی و آنهم بخاطر منافع بیشتر(پولی، ملکی)، موجود زندۀ دیگری را از بین نمی برد جز انسان، اینجاست که آبروی انسان رفته است.

               باید مطرح کرد که استثمارگران و همچنین استثمارشوندگان برای استثمار(پول، مالکیت و مبادله) دست به هر کاری می زنند، انسان هم می کشند و حتی خلقی و یا خلقهایی را نابود می کنند، همانطور که در تاریخ بشریت خلقهای با نام و بی نامی را نابودکرده اند و خواهندکرد. انسانها برای احتیاجات اولیۀ خود درواقع حقوق طبیعی خود دست به هر کاری می زنند، حتی کشتن و یا خود فروشی کردن و یا فروش تولید های نابودی انسان مثل مواد مخدر، سیگار، الکل، اسلحه، مواد شیمیایی، باکتریولوژی و یا حتی فروش مردگان و زندگان و غیره و غیره. و درواقع استثمار(پول، مالکیت و مبادله) است که حقوق طبیعی اش را تأمین می کند. این آن تضاد هسته ای است که بدون جنگ و خونریزی شدنی نیست. قبلاً از سلاح های کوچک استفاده می شد و با اینحال خلقهای بسیاری و یا انسانهای بسیاری در اثر این بیماری ازبین رفتند. ولی اکنون سلاح های مخربتر و بسیار بسیار عظیم وجود دارند و آنها را هم هرچه بیشتر مخربتر و زیباتر درست می کنند و در اثر همان نوع تضادها(دو شکل جنگ که مطرح شد) و استفاده از سلاح های مدرنتر چیزی جز نابودی بشر نخواهد بود و نیست. ما درجهت نابودی نسل بشر و حتی هر موجود زنده در حرکت هستیم و نه در جهت سوسیالیسم و یا کمونیسم. و تازه بچه ها را با اسباب بازی های جنگی، وحشی بازی، مرگ، وحشت آور، ترس، خشونت، خودخواهی و فردگرایی آماده می کنند.

               جنگ و صلح دو عامل اصلی رشد و تکامل استثمار است. رقابت کنندگان(در تجارت، رقابت) بر اساس منافع مادی(استثماری) جنگ راه می اندازند و یا صلح می کنند. بستگی دارد منافع طرفین و یا یک طرف چگونه باشد صلح می کنند و یا جنگ راه می اندازند. البته در جنگهای استثماری(بین استثمارگران) همیشه دو طرف رقابت کننده خلقها را به جان هم می اندازند و می کشند و کرده اند و می کنند.

               انحصارات(شرکتهای بزرگ استثماری) مالی نظامی مجبورند جنگ راه به اندازند تا بتوانند کالاهای خود را که سلاح های انسان کش، حیوان کش و گیاه کش و خراب کردن طبیعت اند بتواند خرید و فروش کنند همانطور که می دانیم استثمار است که تصمیم می گیرد.

               خلقها و درواقع انسانها از دو طریق کشته می شوند و یا کشته می دهند. یکی زمانی که برای حقوق طبیعی خود بپا می خیزند که هستی شان است و بلاجبار باید پول و مالکیت داشته باشند با استثمار گران، حکومت مداران و متافیزیکان مقابل می شوند و مبارزه می کنند و کشته می دهند. دیگری موقعی است که استثمارگران و حکومتمدارانشان و متافیزیکان برای منافع استثماری خود بجان هم می افتند و در عمل خلق ها را بجان هم می اندازند و می کشند و خلق معتقد به وطن(ملک استثمارگران) خود هم کشته می دهد و کشته می شوند.

               باید در نظر داشت که در جنگ همیشه انسانها از دست دهنده گان هستند، حتی اگر برنده گانی وجود داشته باشند. کشته شدن یک انسان چه در طرف برنده گان و یا بازندگان چیزی جز ازدست دادن همنوع خود نیست. درواقع انسان است که انسان از دست می دهد. بخصوص که جنگ هر چیزی را نابود می کند. طبیعت(حیوانات، گیاهان، زمینها، آثارها، آب آشامیدنی و هوا) را نابود می کند. اینجا برنده بودن سخت مسخره است، چونکه همه(موجودات زنده) از دست می دهند. انسان برای اینکه بتواند به گذشتۀ خود پی ببرد حتماً و بدو هیچ تحملی باید جنگ را قطع کند. استثمار هم به نظم اهمیت می دهد و هم به هرج و مرج. جایی که برایش نظم اهمیت داشته باشد هرکاری حتی با نابودی انسانها نظم را ایجاد می کند. و جایی که هرج و مرج برایش اهمیت داشته باشد همه چیزرا از بین می برد و هرج و مرج ایجاد می کند. بستگی به شرایط استثماری دارد و تا کجا منافع استثماری تأمین شود. در جامعۀ بیمار استثماری است که زن حامله در وضعیت وخیم و یا بچۀ تازه بدنیا آمده را محکوم به مرگ می کنند و روی سرش بمب می ریزند و یا با مین پاره پاره می کنند و یا بچه اش را می دزدند و یا جلوجلو، سربازی را برایش آماده می کنند.

               استثمارگران، حکومتمداران و متافیزیکان با تمام نیرو تبلیغات جنگ، ترس، وحشت و خشونت می کنند. آنها سلاح های آدم کش و یا مرگ را با بهترین چیزها می سازند و زیبا و خشن و قشنگ می کنند برای اینکه بهتر و خوشکل تر بکشند تا شاید استثمارگران را خوشحالتر کنند ولذت استثماری ببرند. بچه ها را با اسباب بازی های جنگی آماده می کنند و یا بزور به خوردشان می دهند ولی نیروهای صلح طلب در مقابل چنین نیروی عظیمی فقط تظاهرات می کنند. استثمارگران حتی برای کشتن دیگران نیرویش را از انسانها و حیوانات تأمین میکنند و بودجه اش را هم از مردم می گیرند و هم خدا و هم نمایندگان خدا را راضی نگه می دارند و خود در سوراخها پنهان می شوند. به این صورت همۀ انسانها را در کشتار فرزندان، بچه های تازه بدنیا آمده، زنها، جوانان و سال خوردگان و زحمتکشان شریک جرم می کنند. هیچ احدی هم جرئت نمی کند آنرا نپردازد و همکاری نکند یا بچه اش را به سربازی نفرستد اگر نه بلا سرش می آورند. بیخود نیست که سرباز فراری را به مرگ محکوم می کنند و کسانی که باج(مالیات ها، بیمه ها) ندهند هزاران بلا سرشان می آید.

               استثمارگران حتی سلاح های واقعی را بهتر می سازند و از جنس بهتری هم تهیه می کنند و ارزانتر از بعضی مواد غذایی می فروشند ویا درواقع خرید و فروش می کنند. آنرا چنان می سازند که بهتر، راحت تر، بدون درد، سریع و قشنگ بکشند تا استثمارگران لذت سرمایه شان را ببرند و تازه حاضر نیستند مواد غذایی در مغازه هایشان که در حال خراب شدن هستند به گرسنگان بدهند. بلکه بجایش اسلحه های زیبا، قشنگ، چاق و چله و مقوی می فروشند و یا بزور بخوردشان می خورانند.

               استثمارگران نه تنها خود جنگ می کنند و دیگران را بجان هم می اندازند، بلکه همۀ انسانهای کوچک و بزرگ، زن و مرد،  مذهبی و غیر مذهبی، پیر و جوان را به هر شکل و به هر عنوانی به جان هم دیگر انداخته اند و می اندازند و می کشند و غارت می کنند و اگر همین طور ادامه بدهند می کشند و خواهند کشت، و خواهند کشت و خواهند کشت و..........

               در جامعۀ استثماری نه تنها بین کشورها و خلقها جنگ در می گیرد بلکه به اسامی تبعیض نژادی و یا ملی گرایی و یا به اسامی زور، قدرت، خود خواهی، خود محوری، تنگ نظری، برای دفاع، دزدی، دمکراسی، آزادی خواهی، کمک های انسان دوستانه، هم وطنان، صلیب سرخ، سازمان ملل، حقوق بشر، مذهب، رنگ، بو، شکل و غیره به خورد توده ها می دهند. جامعه بطوری است که در هر محله ای و در هر ساختمانی و در هر خانه ای و هر اتاقی نگهبان ها، سیم خاردارها، درها و قفلها وجود دارند، همانطور هم به راحتی در این سیستم بیمار نمی توان «وارد» یک فرد و یا فردی شد تا خود را با او همدرد و یکی ببیند، تا بتواند با او همبستگی و برابری داشته باشد. این آن استثماری است که انسانها را از هم جدا کرده است و هر روز بیشتر جدا می کند و مرز می کشد و خود خواهی ها، خود محوری ها، فردگرایی ها و خسیسی ها را گسترش می دهد و آنقدر گسترش می دهند تا انسانها منفجر شوند.

               شرکتها و کارخانه های بزرگ و کوچک تولید سلاحهای نابودی بشر(چه مستقیم و یا غیر مستقیم) چه شیمیایی، باکتریولوژی، ویروسی، اتمی، انفجاری، تانک، تفنگ و هر گونه سلاح دیگر به هر نام  به هرشکلی وجود دارند که استفاده شوند، همانطور که کرده اند و حتی برای زندگی شرکت و یا کارخانه و کارگرانشان مجبورند جنگ راه به اندازند و مجبورند تولید خود را بفروشند و الکی هم تولید نمی کنند و تازه پول خوبی هم درمی آورند. برای نمایش و خوشکلی هم تولید نمی کنند. این استثمارگران قدرت خدایی و نابودی دارند. آنها در اثر جنگ و کشتار و وحشی گری زندگی می کنند و به حیات خود ادامه می دهند. در هر صورت یک شکل پول درآورن است، حتی اگر به نابودی نسل بشر بگنجد. استثمارگران می گویند به خاطر دمکراسی، حقوق بشر، عملیات انسان دوستانه، صلیب سرخ، سازمان ملل، نجات هم وطنی ها وغیره است. استثمارگران با این اسامی به اصطلاح می خواهند انسانها را به سرزمین وعده داده شده ببرند.

               نمی توان از جنگ و صلح صحبت کرد ولی از استثمارگران و استثمار شوندگان چیزی نگفت. آنهم به این خاطر که مردم را به گمراهی ببرند و می برند و جنگ را درگیری های محلی، مذهبی، ملی گرایی، تبعیض نژادی و غیره می نامند. باید در نظر داشت که در جنگ هر کاری می کنند و می توان کرد و می شود و شده است و اینکه هیچ چیزی نمی تواند در امان باشد. جنگ های بزرگ فقط دو بار در تاریخ بوجود نیامده اند بلکه صد ها بار در تاریخ بشریت رخ داده است و رخ خواهند داد بدون استثناء و با همان تضادها. استثمار هیچ تغییری نکرده است و به همان شکل ابتدایی خود وجود دارد. جنگها خیلی وقت است که بصورت شرکت و تجارت درآمده اند، که برای زندگی خود و درآمد خود بلاجبار جنگ راه می اندازند و کشتار هم می کنند، چه انسانها بخواهند و یا نه. یکی از کالاهای پر درآمد است، مثل کالاهایی چون مواد مخدر، سکس، الکل و غیره. آنها برای جنگ دست به هر کاری می زنند. این کارخانه ها باید بچرخند و کالاهایشان هم باید به فروش برسند و به کارگرانشان هم باید پول بدهند و غیره.

               استثمارگران خلقهای با نام و بی نامی را در طول تاریخ خود نابود کرده اند. که از بعضی از آنها هیچ گونه آثاری نیست. جنگ و صلح همیشه به نفع استثمارگران تمام شده که خود در بوجود آوردن آن تعیین کننده بوده اند و هستند.

               در نظر داشته باشیم که اگر انسانها و درواقع زحمتکشان بخاطر حقوق طبیعی خود به پا می خیزند چیزی جز حق زندگی نیست و هیچ احدی قادر به جلو گیری آن نیست و جنگی که استثمارگران بپا می کنند، جنگ استثماری است، برای دزدی است، برای غارت کردن است و برای چپاول کردن است. جامعه ای که طبقاتی است، نمی توان درمورد دو طبقۀ شرکت کننده در جنگ صحبت نکرد و به اسامی مذهب، ملی گرایی، دمکراسی، تمدن و غیره ملت را گمراه کرد.

               انسان با تمام شناخت و آگاهی اش و خود بزرگ بینی اش از یک نوع حیوانات خاصی است که همنوع خود را می کشد، می درد، به مرگ محکوم می کند و یا در عرض چند ثانیه میلیونها انسان را با خاک یکسان می کند و از بین می برد. در طبیعت اگر حیوانات گوشت خوار که آنها را وحشی نامیده اند، حیوانات زنده را می خورند برای آن است که به هستی آنها رابطه دارد. هستی آنها وابسته به خوردن حیوانات دیگر است. ولی در جامعۀ انسانی وضع به این منوال نیست. انسانها با کشتن انسان و یا همنوع و یا حتی حیوانات دیگر هیچ منافع طبیعی ندارند جز منافع استثماری. برای زندگی نبود که در جنگ جهانی «دوم» پنجاه میلیون انسان را کشتند و میلیونها درخت و گیاه نابود کردند و میلیونها حیوان را پاره پوره و در بدر کردند بلکه فقط برای منافع استثماری بود. استثمار گران پنجاه میلیون انسان را در عرض سه چهار سال نابود کردند و میلیونها زخمی و دربدر بجای گذاشتند و کلی آثار تاریخی و باستانی و طبیعی را به نابودی کشاندند. اینها بخاطر آن نبود که استثمارگران می خواستند این پنجاه میلیون را بخورند و یا انسانها، حیوانات و درختان و گیاهان هیروشیما، ناکازاکی، بیکینی و غیره را مصرف کنند. نه  بلکه فقط و فقط برای منافع استثماری بود. به همان صورت هم خلقهایی در تاریخ بشریت نابود شده اند که فقط تعدادی از آنها مقداری آثار و اسکلت باقی گذاشته اند، اگر نه همه نابود شده اند و در آینده هم بخاطر همان چیزها رخ خواهد داد و به نابودی حتی نسل بشر خواهد انجامید.

               اشتباه است که به حیوانات گوشت خوار، حیوانات درنده و یا وحشی گفت(در این حالت). فقط انسانها همدیگر را می درند اگر نه آنها غذا می خورند. آنها الکی چیزی را نمی کشند و تازه آنها نه منطق می فهمند و نه شناخت علمی دارند، و نه خود را خود خواه و بزرگ و نه قوی و نه توانا می بینند0 در جامعۀ استثماری است که انسانها را وحشی و عوضی و احمق بحساب می آورند و چپ چپ نگاه می کنند. تصورش را بکنید، وقتی که وارد اداره ای می شوید باید با دیگری مابین شیشه ها، میله ها و سوراخها صحبت کنید0 آیا منظور آن نیست که  شماها وحشی و عوضی هستید ؟.

               جنگ و صلح، مقوله ایست متقابل و از قوانین متقابلین در فلسفه پیروی می کند. در هر جنگی صلحی و در هر صلحی جنگی نهفته است. جنگ  صلح وابسطه هستند به پدیه ای که آنها را ایجاد کرده اند. اگر آن پدیده از بین برود جنگ و صلح بی مفهوم می شوند. (برای شناخت بیشتر به "قطعنامۀ هم یاران" در این سایت رجوع شود.)

                                                               
 

 

 

 زنده باد آزادی    زنده باد برابری    زنده باد همبستگی و هم یاری

  برای باز کردن قطعنامۀ هم یاران بصورت پ. د. ف. اینجا کلیک کنید.

PDF,1

این کتاب به زبان فراسه با این نام  (Le défi est lancé!Manifeste du Communisme) و به وسیلۀ (Edition Baudelaire) و نوشتۀ (Mehdi Shohrati) چاپ و منتشر شده است. این کتاب را می توان مجانی از آدرس زیر بصورت پ. د. ف. بدست آورد. 

   PDF,2