قطعنامۀ هم یاران                                                              مهدی شهرتی
     هکرها شدیداً به این سایت حمله کرده اند. ضبط کنید. نسخه بردارید.                                                                                        
                                                                                                                                                                    

 فلسفۀ علمی یا ماتریالیسم                                                                  وقتی که علم موضع می گیرد !                                                                            دهریون 
                                                      

mehdi.shohrati@asrehamyaran.com

نوشته ها :
  درمورد این سایت 

هدف چیست؟ 

مسئله چیست ؟ 

چه باید کرد ؟

  
تفکر علمی یا تفکر منطقی

 فلسفه

علم 

 دیالکتیک

دیالکتیک چیست؟ از احسان طبری.

 متافیزیک

استثمار

تاریخ استثمار

  پول، مالکیت و مبادله

دمکراسی

 حکومت، دولت

  همبستگی، هم یاری،
همکاری،اتحاد


حکومت مدنی یا قانونی، یا عدالت اجتماعی

  طبقه بندی علمی جامعه  

شناخت و آگاهی

جامعۀ هم یاران
      یا          
کمونیسم


  بحران و رونق
 
 فتشیسم کالا

سازمان
 
 دزد  

حقوق طبیعی

  مرغ  یا  تخم مرغ

   چه حکومتی در ایران

   نبرد کیهانی اهریمن
و
اهورامزدا


 "یار دبستانی من"

 جنگ  و  صلح

  زمین و زمان از آن شما
نیست


زمان
  
پیش بسوی برابری

بدون پول!؟ چطور؟

 همۀ ��ا محکوم شدگان همین زمینیم

       آزادی       

در هر آفریده ای- آفریننده ای نهفته است

     بیداد

    رفقای حزب توده ایران   

  پرویز شهریاری

  عشق

   خانواده  

   ادب و بی ادب 

        نبرد با استثمار نبردی کیهانی

اعلامیهٔ کمیته مرکزی حزب توده ایران    

نامه های ارسال شده

نامه های دریافت شده





 

                                                                           تولید

          انسان برای اینکه بتواند به حقوق طبیعی خود برسد باید تولید کند. تولید که در اثر کار جمعی بوجود می آید حیات موجود انسانی است. درواقع انسان بدون تولید نمی تواند وجود عینی داشته باشد. و با تولید است که می تواند حقوق طبیعی اش را تأمین کند. به زبان دیگر، انسان برای این وجودعینی دارد که بخورد، بنوشد، تنفس کند، بخوابد، استراحت کند، دفع کند، روابط جنسی داشته باشد، محیط مناسب زندگی داشته باشد، تفریح کند، مکان داشته باشد، پاکیزه باشد، سالم باشد، رشد و تکامل و تجزیه و تحلیل داشته باشد و به شناخت دست یابد و کار کند. اینها بدون تولید امکان پذیر نیست. و یک نفر به تنهایی قادر به تولید اینها نیست و تولید هم امریست اجتماعی.  مجموعۀ عملکردها و حرکتهای فیزیکی و معنوی انسان برای بدست آوردن حقوق طبیعی را کار می گوییم و حقوق طبیعی بدست آمده را تولید می گوییم. انسان در اثر کار باید تولید کند تا بتواند حقوق طبیعی خود را تأ مین کند.

          تولید عرصۀ دیگری از کار است. درواقع در تولید کار نهفته است، چه کار مادی -فیزیکی و یا چه کار معنوی- شناخت. کار و به عبارت دیگر تولید هم معنوی و هم فیزیکی(مادی) است.

          برای تولید ارزش(پولی، ملکی) بی مفهوم است. چونکه خود قانون دارد.

          کار مادی، مجموعه عملکردهای عینی خارج از ذهن است برای بدست آوردن حقوق طبیعی انسان، که تولید کار عملی انجام شده و به دست آمده است که در خود، تولید معنوی را بهمراه دارد.

          کار معنوی، مجموعه عملکردهایی است که انسان در راه شناخت علمی، برای بهتر کردن زندگی و گسترش آن و راحتتر کردن زندگی و در واقع حجم، بعد، شکل، زیبایی، محتوا، نظم، تکامل، تحول، تحلیل که به عبارت دیگر هنر بخشیدن است، به کارمی برد که در تولید مادی ظاهر می شود. درواقع گسترش و استفاده از شناخت علمی در تمام زمینه ها و جهت ها و برای تغییر و تحول.

          تولید معنوی و درواقع کار معنوی چیزی جز شناخت نیست و آن شناختی است علمی، شناختی دیالکتیکی و یا منطقی تاریخی است.

          تولید و کار مقولات فلسفی هستند.  و از قوانین متقابلین در فلسفه پیروی می کنند. در واقع تولید مادی و معنوی و همچنین کار مادی و معنوی رابطۀ متقابل و همه جانبه دارند و بدون هم وجود عینی نمی توانند داشته باشند. تولید خود زندگی است و زندگی بدون تولید و برعکس بی مفهوم است.

          تنوع در تولید و کار، در رشد و تکامل انسان نقش بازی می کنند. تولید در تمام زمینه ها علمی (علمی هنری) است و باید باشد.

          تولید(کار)، سخت به ورزش و آموزش، درواقع شناخت نیاز دارد و بدون آنها برای انسانها نا هنجاری زیادی ایجاد می کند.

          تولید با بی نظمی در تضاد است. در واقع با بی نظمی نمی توان تولید کرد. تولید همیشه  و در همۀ عرصه ها باید با نظم(یعنی بر اساس قوانین و مقولات) صورت گیرد. غیر از آن با نابودی نسل بشر همراه می شود و خواهد شد. همانطور که در جامعۀ استثماری رخ می دهد.

          همانطور که گفته شد انسانها برای اینکه بتوانند به حقوق خود دست یابند باید تولید کنند ولی اینجا، درست همینجا اشکالی وجود دارد. برای دست یافتن به تولید، و به عبارت دیگر برای تولید کردن و درواقع تولید به استثمار نیاز است. جامعه ای که استثماری باشد تولید آن هم استثماری است. بطوری که کار آن هم استثماری است.

          اگر استثمار(پول، مالکیت و مبادله) نباشد مطمعناً تولید به مشکلات بسیار سختی برخورد می کند و حتی ازبین می رود و یا می برند. تولید یک امر طبیعی است که همین امر طبیعی وابسته به یک عاملی است که انسانها و درواقع روابط بین انسانها بوجود آورده است و آن عامل استثمار است.

          تولید خارج از استثمار احتیاج به همبستگی، همکاری و هم یاری دارد که تولید امنیت و راحتی(مادی و معنوی) می کند، که خارج از استقلال امکان پذیر نیست. تأکید کنیم که تولید بزرگترین و قوی ترین امنیت و تکیه گاه زندگی است برای زحمتکشان و کارگرانی که در تولید مستقیم و غیر مستقیم شرکت می کنند. در صورتیکه در جامعۀ استثماری، امنیت و تکیه گاه زندگی فقط در پول، مالکیت و مبادله نهفته است.

          در جامعۀ استثماری تولید برای حقوق طبیعی نیست، بلکه برای استثمار است.یعنی اینکه تولید می شود برای اینکه پول بدست آید. و تولیدی هم که می شود و کسی پول ندهد، نابود می شود و از بین می رود. درواقع انسانها برای آن تولید می کنند که به استثمار برسند و در واقع استثمار را نگه دارند، و برای حقوق طبیعی انسان تولید نمی شوند، حتی اگر توجیه شود. اینجاست که در جامعۀ استثماری تولید ناموزون بوجود می آید. که یکی از علتهای اصلی نابودی طبیعت است و از بین بردن طبیعت نابودی نسل بشر برای همیشه خواهد بود. درواقع استثمار هدفش آن است که طبیعت را تابع خود کند و بر طبیعت هم حکمروایی کند و یا داشته باشد، که چیزی جز نابودی هر موجود زنده برروی زمین حتی خود کرۀ زمین نیست. اکنون کارخانه های بسیار عظیم، عظیم وجود دارند که فقط با سه چهار نفر می چرخند و شب و روز هم کار می کنند و حتی تعطیلات هم نمی شناسند. این ناموزونی هم به علت استثمار است. در جامعۀ استثماری است که استثمارگران برای بدست آوردن کالای ارزانتر و فروش بهتر دست به هر کاری می زنند. ماشین و یا الکترونیک در مواقعی برای استثمارگران ارزانتر تمام می شوند و تازه نه اعتصاب می کنند و نه اسلحه به دست می گیرند و نه جنگ و دعوا راه می اندازند و مریض هم نمی شوند و تظاهرات هم نمی کنند و غر و ناله هم نمی کنند و نه می خوابند و نه خسته می شوند و نه  زن و شوهر و بچه و مریض و دوست و دشمن دارند و می توان آنهارا به راحتی عوض کرد و تغییر داد. در واقع بخاطر استثمار است که ماشینها جای آدم هارا می گیرند. و برای استثمار است که پول کارگران را نمی دهند و یا نمی خواهند بدهند و یا تولید بد به خورد ملت می دهند و یا طبیعت را نابود می کنند و به لجن می کشانند و هوا را آلوده می کنند و آبها را آلوده می کنند و غیره و غیره.

          نبود رابطۀ دیالکتیکی بین انسان و کار و تولید، تولید ناهنجاری می کند و بسیار خطرناک است.

               علت ناموزونی در تولید انواع مختلف دارد :

          -  تولید بیش از حد و ��ابو��� ک��دن آن به علت استثمار.

          -  نبود طبقه بندی علمی تولید در را حقوق طبیعی به علت استثمار.

          -  پخش نکردن منطقی تولید بین مصرف کنندگان به علت استثمار.

          -  نبود طبقه بندی علمی جامعه در چارچوب تولید به علت استثمار.

          -  نبود رابطۀ دیالکتیکی بین ماشینها و انسان به علت استثمار.

          -  جابجایی غیر منطقی تولید به علت استثمار.

          -  دستکاری کردن غیر منطقی در تولید و بوجود آوردن تولیدات مصرفی زمانی(حی مصرف کردن) مثل نانی که مواد غذایی ندارد و یا کم دارد، و یا گوجه فرنگی ژنتیکی، مرغ ماشینی، شیر خشک ملامینی، آرد انگلیسی، بستنی و یا نان و یا گاو پر باد و هرمنی و یا ابزار کار زمانی، خانۀ بسازو بفروش و غیره و غیره به علت استثمار.

          -   تولید های فردی(که می توانند بخوبی مصرف جمعی داشته باشند) که فقط برای یک نفر ساخته می شوند، مثل هواپیمای شخصی، قصرهای شخصی و غیره به علت استثمار. تولیدهای فردی با صرفه تر از تولیدهای جمعی است(برای استثمار).

          درواقع خود خواهی، خود محوری، فردگرایی، خسیسی و خودبینی حیات استثمار است. که استثمار بوجود می آورد.

          -  نابود کردن جنگلها و محیط مناسب زندگی و بجای آنها بوجود آوردن محیط های مصنوعی و غیره، مثل پارکها، زمین های بازی گلف و .... بخاطر استثمار. و وجود تولیدات مواد مخدر و سیگارها و از بین بردن آب خوراکی و زمین کشت برای تولید آنها بخاطر استثمار.

          -  نابود کردن حیوانات و بوجود آوردن حیوانات مصنوعی و یا ماشینی و نابود کردن محیط زیست آنها و نابود کردن تنوع حیوانی و گیاهی و نابود کردن بسیاری از نسلها و یا نژادهای حیوانی و گیاهی بخاطر استثمار.

          -   بوجود آوردن شهرها، راه ها و گسترش آنها و از بین بردن محیط طبیعی بخاطر استثمار.

          -  از بین بردن اکسیژن هوا و کثیف کردن هوا، سمی کردن آب آشامیدنی و نابود کردن آبهای دریا و به دنبال، شکار غیر منطقی ماهیان و نابودی نسل آنها و نابودی محیط مناسب زندگی و غیره بخاطر استثمار.

          -  گسترش و تکامل ترافیکها(ازدحام) ؛ مثل ازدحام جمعیت، ازدحام ماشینها، ازدهام هواپیماها، ازدهام سلاح ها و کارخانه های آنها بخاطر استثمار.

          -  وجود تولیدات آدم کش و طبیعت کش مثل مواد مخدر، الکل، سلاح و مواد سمی دیگر بخاطر استثمار.

          -  نبود هماهنگی و یا طبقه بند علمی بین مراکز تولیدی و گسترش آن.

          -  بوجود آوردن تنوع در تولیدات اولیه (تغذیه) بخاطر استثمار. یعنی، بوجود آوردن انواع نانها، میوه ها، شیرها، ماستها و گلهای رنگی و غیره و غیره فقط برای پول و پول بیشتر.

          تولید خود به طبقه بندی علمی احتیاج سخت دارد. و این طبقه بندی هم وابسته به طبقه بندی علمی جامعه است. اگر نه همانطور که می بینیم تولید ناموزونی می کند و هستی انسان را بخطر می اندازد. اینجاست که باید شتاب کرد اگر می خواهیم به هم نوع خود و به طبیعت کمک کنیم. این ناموزونی در بحرانها و تورم های اقتصادی در جامعۀ استثماری مشخص تر است. علت ناموزونی سیستم استثماری هم بخاطر وابسته بودن هرچیزی به پول، مالکیت و مبادله است.

 

 

 زنده باد آزادی    زنده باد برابری    زنده باد همبستگی و هم یاری

  برای باز کردن قطعنامۀ هم یاران بصورت پ. د. ف. اینجا کلیک کنید.

PDF,1

این کتاب به زبان فراسه با این نام  (Le défi est lancé!Manifeste du Communisme) و به وسیلۀ (Edition Baudelaire) و نوشتۀ (Mehdi Shohrati) چاپ و منتشر شده است. این کتاب را می توان مجانی از آدرس زیر بصورت پ. د. ف. بدست آورد. 

   PDF,2