قطعنامۀ هم یاران                                                              مهدی شهرتی
     هکرها شدیداً به این سایت حمله کرده اند. ضبط کنید. نسخه بردارید.                                                                                        
                                                                                                                                                                    

 فلسفۀ علمی یا ماتریالیسم                                                                  وقتی که علم موضع می گیرد !                                                                            دهریون 
                                                      

mehdi.shohrati@asrehamyaran.com

نوشته ها :
  درمورد این سایت 

هدف چیست؟ 

مسئله چیست ؟ 

چه باید کرد ؟

  
تفکر علمی یا تفکر منطقی

 فلسفه

علم 

 دیالکتیک

دیالکتیک چیست؟ از احسان طبری.

 متافیزیک

استثمار

تاریخ استثمار

  پول، مالکیت و مبادله

دمکراسی

 حکومت، دولت

  همبستگی، هم یاری،
همکاری،اتحاد


حکومت مدنی یا قانونی، یا عدالت اجتماعی

  طبقه بندی علمی جامعه  

شناخت و آگاهی

جامعۀ هم یاران
      یا          
کمونیسم


  بحران و رونق
 
 فتشیسم کالا

سازمان
 
 دزد  

حقوق طبیعی

  مرغ  یا  تخم مرغ

   چه حکومتی در ایران

   نبرد کیهانی اهریمن
و
اهورامزدا


 "یار دبستانی من"

 جنگ  و  صلح

  زمین و زمان از آن شما
نیست


زمان
  
پیش بسوی برابری

بدون پول!؟ چطور؟

 همۀ ��ا محکوم شدگان همین زمینیم

       آزادی       

در هر آفریده ای- آفریننده ای نهفته است

     بیداد

    رفقای حزب توده ایران   

  پرویز شهریاری

  عشق

   خانواده  

   ادب و بی ادب 

        نبرد با استثمار نبردی کیهانی

اعلامیهٔ کمیته مرکزی حزب توده ایران    

نامه های ارسال شده

نامه های دریافت شده





 

                      طبقات اجتماعی

          وقتی که جامعه ای (روابط بین انسانها) براساس پول، مالکیت و مبادله باشد طبقات را بلاجبار بوجود می آورد. بر اساس همین مقدار استثمار یعنی پول، مالکیت و مبادله است که طبقات مختلف اجتماعی مشخص می شوند. پول همانطور که درفصل آن گفتیم نمی تواند از آن همه باشد، که یکی از خصلتهای اوست. و باید از آن یکی باشد ونه دوتا و یابیشتر و یا هزاران بار بیشتر. باید یک اقلیتی بسیار کوچک پول و مالکیت و مبادله داشته باشند که دارند و مسلماً وقتی که آنها را دارند همۀ امکانات و توانایی ها را هم دارند. و دیگران که اکثریت عظیم، عظیم بشریت را تشکیل می دهند، پول و مالکیت و مبادله نداشته باشند و یا اگر داشته باشند به مقدار کم و یا بسیار کم دارند و مسلماً نمی توانند همۀ امکانات و توانایی ها را هم داشته باشند. انهایی که پول، مالکیت دارند، درواقع داراها، همه چیز را هم بصورت ملک در می آورند و مالک می شوند و یا آنها را بصورت کالا در می آورند و می فروشند، مثل جنگلها، دریاها، آسمانها، خشکی ها، قاره ها، معادن، سنگها، حیوانات، درختان، انسانها و یا کالای جدیدی بوجود می آورند و غیره و غیره. و آنهایی هم که پول و مالکیت ندارند باید برای آنها برده وار کار کنند، تعظیم کنند، دولا شوند و حداقل زندگی دریافت کنند و از استثمارگران کالا بخرند تا بتوانند حقوق طبیعی شان را تأمین کنند. و اگر در جنگلی راه بروند باید پول بپردازند و اگر بدنیا می آیند و تنفس می کنند برای آنها پول بپردازند و برای هر چیزی و به هر عنوانی باید پول بپردازند. چونکه هیچی مال آنها نیست، حتی خود آنها از آن خودشان نیستند بطوری که برای مردن هم باید پول بپردازند. درتاریخ بشریت، چه قبل از میلاد و یا بعد از آن و اکنون به همین صورت بوده و هست. درواقع یک عده خدایانند و بقیه تعظیم کنندگان.

          برای مالک شدن و پولدار شدن یک عدۀ بسیار کم و یا یک عدۀ جدید، دیگران باید بی پول باشند و ندار و یا درواقع چیزی نداشته باشند. و اگر همه پول و مالکیت داشته باشند دیگر نه پول و نه مالکیت وجود خواهد داشت. باید یک عدۀ بسیار عظیم در فقر و بد بختی و گرسنگی و بی عشقی و لجن و مرگ و بردگی و بیماری و زحمتکشی با شکنجه زندگی کنند تا عدۀ دیگر(بسیار اقلیت) و یا عدۀ جدیدی بتوانند همه چیز را، هم پول، ملک و هم رفاه، آسایش، خوشبختی، صلح، آزادی، حقوق بشر، دمکراسی، سازمان ملل و غیره داشته باشند.

          باید یک دولت برای اداره کردن داشته باشند و مراکز اداری، انتظامی، نظامی، جاسوسی، خبری و خبرچینی، مأمور، کنترل، مزدور، سیم های خاردار مرعی و نامرعی و دیوارهای مرعی و نامرعی با انواع سلاح ها را هم بوجود آورند، اگر نه نمی توانند خدای کنند و روی پای خود به ایستند. حکومت عامل سرکوب و آدم کشی است. استثمار از طریق حکومت و متافیزیک به انسانها بزور تحمیل می شود.

          باید در نظر داشت وقتی که حقوق طبیعی انسان وابسته به یک عامل مثل پول و مالکیت می شود، یک عدۀ بسیار بسیار کم آنرا به خود محصور می کنند و بقیه را زیر تسلط میگیرند و خود را قادر و مطلق می دانند و هزاران برابر بیشتر از حقوق طبیعی شان دارند و بدست می آورند. و دیگران که حداقل زندگی را دریافت می کنند و اکثریت عظیم را در بر می گیرند، تعظیم کنند گان روی زمین اند.

          استثمار مطمئناً به یک مدیر احتیاج دارد تا بتواند خود را نگه دارد و گسترش دهد و سر مردم کلاه بگذارد. پس دولتها یا درواقع دولتهای استثماری بوجود آمدند که این مدیرت را به انجام برسانند.

          در تاریخ بشریت هیچ حکومتی وجود نداشته که به فقرا و درواقع انسانها کمک کنند. و اگر دولتی به علتهایی بوجود آمده، دوام چندانی پیدا نکرده اند. حکومتها برای آن بوجود نیامده و نمی آیند که طبقات را ازبین ببرند. آنها برای این وجود ندارند که به زحمتکشان کمک کنند. حکومت مدیر و ابزار سرکوب استثمارشوندگان است و بوده و آنجایی هم که می خواستند ابزار سرکوب استثمارگران شوند بعد از مدتی مدیر و ابزار سرکوب استثمارشوندگان شدند. بخاطر اینکه حکومت عامل استثمار است و با ازبین بردن حکومت و یا تغییر آن استثمار(بوجود آورندۀ حکومت) از بین نمی رود و دوباره آنرا بوجود می آورد. همانطور که می دانیم تولید اجتماعی است. یعنی اینکه اکثریت عظیم خلق و یا خلقها هستند که با کار و پیکار تولید و توضیع و مصرف می کنند و یک اقلیت ناچیز که قدرت و حکومت دارند هم همۀ آنها را تصاحب می کنند و قانوناً هم مال آنها است. قانونی که خود این اقلیت ها قرنهای بسیار زیادی به خلقها تحمیل کرده اند و بزور بخورد انسانها داده اند و مردم به آنها عادت کرده اند و طلسم شده اند و قوانینی غیر از آن هم نمی بینند.

          در جامعۀ استثماری برای اکثریت مطلق انسانها، سیستم استثماری تصمیم می گیرد، چه کسانی باید کار کنند و چه کسانی نباید کار کنند و در کجا و کی و چطوری باید کار کنند. چه کسانی را می پذیرند و چه کسانی را نه، چه کسانی باید زنده بمانند و چه کسانی باید به مرگ محکوم شوند. چه کسانی باید خود کشی کنند و چه کسانی باید بی سواد باشند و یا چی بخورند و بنوشند و چه کسانی نه و غیره و غیره.

          استثمارگران و حکومتمداران نتنها خواسته های اولیۀ انسان را نمی دهند بلکه اجازۀ بوجود آوردن آن را از طرف انسان را هم نمی دهند.

          همانطور که گفتیم استثمار خود بخود طبقات را ایجاد می کند. درواقع طبقات بدون استثمار یعنی بدون پول، مالکیت و مبادله امکان پذیر نیست. زمانی از طبقات صحبت می کنیم که پول و مالکیت و مبادلۀ آن مشخص باشد. ولی نبود طبقات دلیل بر نبود استثمار نیست. استثمار در کوتاه مدت و یا دراز مدت طبقات را ایجاد می کند.


 

 

 

 زنده باد آزادی    زنده باد برابری    زنده باد همبستگی و هم یاری

  برای باز کردن قطعنامۀ هم یاران بصورت پ. د. ف. اینجا کلیک کنید.

PDF,1

این کتاب به زبان فراسه با این نام  (Le défi est lancé!Manifeste du Communisme) و به وسیلۀ (Edition Baudelaire) و نوشتۀ (Mehdi Shohrati) چاپ و منتشر شده است. این کتاب را می توان مجانی از آدرس زیر بصورت پ. د. ف. بدست آورد. 

   PDF,2